View in Telegram
مرور برخی از خروجی‌های فکری و سیاستی نشان می‌دهد در ادبیات غربی‌ها و به صورت خاص آمریکایی‌ها، موضوع قابل پیش‌بینی نبودن ایران تا حدود ۱۰ سال پیش، یک چالش دائم برای آنان بوده است. بعد از توافق موقت و بعد هم پس از برجام، ایران و رفتار ایران در یک دامنه و غشای قابل پیش‌بینی قرار گرفت. شرایط به سمتی پیش رفته که تمام کدها و الگوریتم‌های رفتاری ایران و حتی نهادهای انقلابی در دسترس طرف مقابل بوده و قابلیت پیش‌بینی رفتار و بدتر از آن به واسطه ترکیب شدن با موضوع نفوذ، امکان مهندسی رفتار را ایجاد کرده است. بعد از شهادت حاج قاسم و برآورد دقیق آن‌ها در مورد واکنش ایران نیز در کلان از نقطه پیش‌بینی رفتار ایران به نقطه امکان مهندسی و گرفتن پالس مورد انتظار رسیدیم. این تجربه بعد از آن، بارها به صورت عملیاتی تکرار شد. جمهوری اسلامی باید از این غشای خودساخته و دیگرساخته که الگوریتم رفتاری و بازه‌های تحرک و حتی گزینه‌های محتمل و اولویت‌ها را از قبل برای طرف مقابل مشخص کرده، بیرون بیاید. شرایطی که امکان مهندسی و امکان پیش‌بینی رفتار ایران برای طرف مقابل فراهم شده، باید تغییر کند. بدون گسستن این غشای پرمخاطره و بدون بازیابی مزیت “قابل پیش‌بینی نبودن برای دشمن”، نمی‌توان تغییر اساسی در معادله فعلی ایجاد کرد. @majaal
Telegram Center
Telegram Center
Channel