Mahtabpoems

🦋🦋🦋🦋🦋

از میان پیچ گیسوانم
پلی از عطر یاس
به سمت چشمانت می کشم
در آغوش نگاهت 
به من جایی بده
مرا در نفسهایت  پنهان کن
تا باهم بگذریم
از پلی که فراموش شده بود
در یادت

🦋🦋🦋🦋🦋
#مهتاب_جهانفر

🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋


دل من گمشده در پیچ و خم گیسویی
که در آن پیچش مو دل شده چون آهویی


هر طرف می رود این دل نَبَرَد راه به جا
آهوی چشم تو دل را بِبَرَد  هر سویی


سوی منزلگه عشق تو شدم باز روان
تا که از این دل غم دیده کنی دلجویی


تو تسلی گر عشقی، به بَرَم باز بیا
که شدم عاشق و دلبسته به تار مویی


مو پریشان تو ام  ای همه حسرت دل
حسرتی ماند، به دل از نِگهی جادویی


چشم جادوی تو زیبا غزلِ دیوانم
غزل  از شوق تو هر دم بزند هوهویی



بیت هوهو زن دل رقص کنان می آید
تا بمیرد در آغوشِ تو همچون قویی

🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#مهتاب_جهانفر

ظهر جمعه ها
يه بوى خاصى هم
داشتيم به اسم
بوى خونه مامان بزرگ

🦋🦋🦋🦋🦋
#مهتاب_جهانفر

ظهر آدینه‌ی شما پراز عشق

🦋🦋🦋🦋🦋
«پل»

و تو
هر جا و هر کجای جهان که باشی
باز به رویاهای من بازخواهی گشت
تو مرا ربوده٬ مرا کشته
مرا به خاکستر خواب ها نشانده ای
هم از این روست که هر شب
تا سپیده دم بیدارم
عشق همین است در سرزمین من
من کشنده ی خواب های خویش را
دوست می دارم..

#شاعر؟

🦋🦋🦋🦋🦋
#مهتاب

🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋

#شب_پاییزی

یک شب پاییز داشت غمها به پایان می رسید
نم نم باران صدایش چون بهاران می رسید


با نگاه گرم و جانسوزی که دل رامی ربود
بر دلم برق نگاهش داغ و سوزان می رسید

یک شقایق بود در دشتی پر از گلهای ناب
بین آن گلها نفسها تازه بر جان می رسید


عطر و بویش آسمان دشت را پر کرده بود
دشت دل با بود او همچون گلستان می رسید

موقع دیدار او شوری به دل می شد به پا
شور عشقش در دلم همراه باران می رسید

طاقت دوری درون قلب پر مهرم نبود
سینه ام بی مهر او با غصه نالان می رسید

وای اگر پاییز غمها می گذشت !مهتاب من
با دوچشم نر گس و با موی افشان می رسید


🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#مهتاب_جهانفر

🦋🦋🦋🦋

#پیراهن

پیراهنِ تنهایی شب را
می‌پوشم
شاید بافته شود
با نخ بوسه ای
پیراهنِ مهرم

#مهتاب_جهانفر
#سپکو_پارسی_سره
🦋🦋🦋🦋🦋

🦋🦋🦋🦋🦋


پیله  می کند غم
در نگاه سرخ شب
سقوط می کند
از چشم دلم
قطره ای خاموش
که گم گشته است
در کوچه‌ی خاطراتت


🦋🦋🦋🦋🦋
#مهتاب____جهانفر

🦋🦋🦋🦋🦋🦋
388

گفته بودم شبی  پرواز کنم تا بر دوست
تا به ایوان سپهر من بشوم باور دوست


برسد دست دلم باز به رنجیر دلش
دل به زنجیر کشم در گذرِ مَعبَرِ دوست


گذر از کوچه  مهرش بکنم از سر شوق
برسم تا به در خانه‌ مهر پرور دوست


به تمنای رخش حلقهِ در را بزنم
بگشاید در و من باز شوم دلبر  دوست


دلبریها بکند با دل ویرانه‌ ما
تا که  دل باز شود  جایگهِ مِنبَرِ دوست

بر سر مِنبََرِ دل باز نشد چون گلی
وهوا  پر‌شده از بوی خوش عنبر دوست



🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#مهتاب_جهانفر

#بداهه

🦋🦋🦋🦋🦋🦋

پنجره‌های خیال
درد نمی‌کشند
آن هنگام که گیسوی تمنا را
به باد بسپارم
و فانوس یادت را
با شمع دلم روشن کنم
تا شراب سرخ چشمانت
مست کند
غروب دلدادگیم را


🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#مهتاب_جهانفر

🦋🦋🦋🦋

اندیشه‌ی من چشمِ تو و آن لب و خالت
یک لحظه ز یادم نرود وصفِ کمالت


ای کاش که آن چشم پر از قهوه‌ی قاجار
یک دم بدهد فرصت دیدار جمالت 

گفتی به سَرایت شبی آیم چو پرستو
شب آمد و دل پر بکشد سوی خیالت

بازآ به کنارم که دلم در تب و تاب است
سوزد دل من در تبِ آغوشِِ محالت

جانانه چرا بر دل من غصه نشانی
یک دم تو نشانی بده از خنده و حالت


دلدادگیم را تو ببین ای گل مهتاب
مهتاب دلم در پی  رویای وصالت


🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#مهتاب_جهانفر