View in Telegram
Forwarded from مهمکث (Mahbube- af)
بریده از یک کتاب مطمئن بود که جوان پس از مدتی نشانی او را دور خواهد انداخت همان کاری که او با نشانی جوان خواهد کرد البته در صورتی که نشانی‌اش را بدهد! هیچ کدام برای دیگری مهم نبود. هیچ کدام دیگری را نمی‌دید. چشم انداز بیروت برای یک لحظه حس محبت و اشتیاق را در آن دو برانگیخته بود. فقط همین. دختر جوان هر بار به آن نورهای درخشنده در عمق تاریکی نگاه می‌کرد، برق شیطانی به چشمانش بازگشته و زبانه می‌کشید( یک پروانه آزاد خواهم شد).. #رمان_بیروت_۷۵ نوشته غاده السمان مترجم محبوبه افشاری نشر نیماژ @mahbube_afshar
Telegram Center
Telegram Center
Channel