برهانِ اثباتِ قادرِ مختار بودن خداوند
تقریرِ استدلال به نحو اجمالی:
این حقیقت که عالم
معدوم بود، و خداوند آن را
ایجاد کرد، ثابت می کند که خداوندِ متعال، قادرِ مختار است.
مقدماتِ استدلالِ تفصیلی:
مقدمه اول:
علت و معلول بر دو قسم است:
1. علت و معلول جبری: در این دسته از علت و معلول ها، علت و معلول از یک دیگر انفکاک ندارند. برای مثال آتش علت است برای سوزاندن، نمی شود انتظار داشت که آتش دو دقیقه استراحت کند و سوزانندگی را ترک کند، و بعد از دو دقیقه اعمال سوزانندگی کند! این حرف ها معنا ندارد؛ زیرا آتش مادامی که آتش و موجود است، می سوزاند و سوزانندگی از او انفکاک ندارد.
2. علت و معلول اختیاری: در این دسته از علت و معلول ها، انفکاک علت و معلول از یک دیگر محل اشکال نیست؛ برای مثال انسان علت است و کاری هم که انجام می دهد معلول است، و این انسان می تواند کار یا فعلی که انجام می دهد را ترک کند. پس تا اینجا واضح شد که بین علت و معلول های جبری انفکاکی نیست؛ اما بین علت و معلول های اختیاری انفکاک و جدایی می تواند باشد.
مقدمه دوم:
بعضی می گویند در این بحث فرقی بین معنای قدرت و اختیار نیست. و اگر هم فرقی باشد آنقدر اندک است که اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد. مثلا آیا می توان گفت که آتش قدرت بر سوزاندن دارد؟! قطعا نمی توان چنین چیزی را گفت زیرا آتش مادامی که موجود است، نمی تواند سوزانندگی نداشته باشد. پس اگر چیزی قدرت بر چیزی نداشت صحیح است که گفته شود اختیاری برای آن ندارد و بر عکس. اما بعضی دیگر می گویند که قدرت غیر از اختیار است برای مثال آتش قدرت بر سوزاندن دارد و قدرت آتش همان انرژی هایی است که آزاد می کند اما از آنجایی که آتش مادامی که موجود است امساک از سوزانندگی برایش ممکن نیست، آتش اختیار ندارد. پس قادر اعم از مختار و مجبور است. باید توجه داشت که این اختلاف اصطلاحی در اصل برهان اشکالی ایجاد نمی کند. زیرا وقتی ما ثابت کردیم که خدا "مختار" است به طریق اولی ثابت می شود که "قادر" است.
تقریر استدلال به نحو تفصیلی:
خدا علت است و عالم معلول است. اگر رابطه خدا و عالم رابطه علی و معلولی جبری باشد، از آنجایی که بین علت و معلول های جبری انفکاکی نیست، نباید انفکاکی بین وجود خدا و وجود عالم باشد که در این صورت از دو حالت خارج نخواهد بود: 1- خدا و عالم هر دو قدیم باشند. این مورد قطعا باطل است زیرا ما با برهان ثابت کردیم که عالم حادث است. 2- خدا و عالم هر دو حادث باشند. این مورد هم قطعا باطل است زیرا قبلا ما با برهان، خدایی را ثابت کردیم که ایجاد و حادث شدن او استحاله عقلی دارد. پس وقتی دانسته شد که عقیده صحیح اینست که عالم معدوم بود، خدا آن را بدون استفاده از چیزی ایجاد کرد، ثابت می شود که بین خدا که علت است و عالم که معلول است انفکاک بوده و همین برای ما روشن می کند که رابطه خدا و عالم، رابطه علی و معلولی "اختیاری" است نه "جبری".
نکات مهم:
نکته اول: نکته ای بسیار مهم که باید به آن توجه داشت اینست که نباید گمان کرد که ما دو برهان داریم، یکی برهانِ اثبات وجود خدا است و یکی برهان اثبات قدرت خدا است! قطعا چنین نیست! بلکه وجود خدا و قادر مختار بودن خدا هر دو نتیجه "برهان حدوث عالم" هستند.
نکته دوم: برهانِ عدمِ محدودیتِ قدرتِ خداوند در جای خود خواهد آمد.
@madraseh_kalam