نوسرودهای به پیشگاه امیرالمؤمنین
شب وصال چنان میرمد غم از دو طرف
که گرم دوست شود چشم پر نم از دو طرف
نه راه پیش و نه پس دارم از دو ابرویش
به قصد کشتنم آورده آدم از دو طرف
به اوست بسته حیاتم که نسبتِ نَفَسش
رسیدهاست به عیسی بن مریم از دو طرف
عرق نشسته بر آن رخ در آفتاب تموز
به گُل نشسته تو گویی که شبنم از دو طرف
نگو شکاف و ترک، کعبه آن مطافِ ملک
به حرمت پدر خاک، شد خم از دو طرف
میان ما و ولایش، مباهلهست و غدیر
شدهست رشتۀ پیوند، محکم از دو طرف
مسیحیان جهان «ایلیا» به او گفتند
یکیست خوانی اگر، نقش پرچم از دو طرف
به شرق و غرب نماند پناهگاهی راست
اگر برآورد آن تیغ خم، دم از دو طرف
علیست آینه ذات حق و نفس نبی
خدا گذاشته آئینه، آنهم از دو طرف
بهشت اوست، مرو راهِ آن دو دیگر را
جهنّم است برادر! جهنّم از دو طرف
میان ما و رسیدن به آن مقام، دریست
دری که بسته خداوندِ عالم از دو طرف
مسعود یوسف پور
https://t.center/madras8