هیچوقت و تحت هیچ شرایطی نقش قربانی را بازی نکنید. چون واقعاً قربانی خواهی شد. نمونهای از نقش قربانی: «زندگی من خیلی سخته؛ زندگی من خیلی ناعادلانه است. دلم بهحال خودم میسوزه».
در این دنیا ۱) آن قدر ظالم و بیوجدان هست که به محض اینکه متوجه شوند ضعیفی، واقعاً شما را میبلعند و رحمی به تو نخواهند کرد. ۲) باز هم در این دنیا این اندازه انسانهای با وجدان و بهمعنای واقعی انسان وجود دارند که اگر خواستی از حق خودت دفاع کنی و آن را بگیری به یاریات میشتابند و تنهایت نخواهند گذاشت. یک لحظه تصور کنید که ماشینت خاموش شده و تکان نمیخورد. اگر داخل ماشین بمانی و فقط خودت را و شانس و اقبالت را لعن و نفرین کنی، داخل ماشین خفه میشوی. اما اگر بیرون آمدی و کاپوت را بالا زدی و نهایتاً خودت به تنهایی شروع به هُل دادن کردی، بالاخره یکی به سراغت میاد و میگه کاری از دست من ساخته نیست برات انجام بدم؟! این شمایی که انتخاب میکنی تا دیگران به کمکت بیان یا شما را ببلعند و لگدمالت کنند.
پس نقش قربانی را بازی نکنید. مسئولیت کامل زندگی را به عهده بگیرید و بهپا خیزید. تکانی به خودتان بدهید. هم خدا و هم خلق خدا تا ببینند شما به فکر رهایی و رشد هستید به یاریات میآیند.