View in Telegram
من شما را بی‌اینکه امیدی داشته باشم، دوست می‌دارم... داستایوفسکی، فئودور (۱۴۰۲)، قمارباز، ترجمهٔ سروش حبیبی، چ ۱۷، تهران: چشمه. رمان قمار‌باز، اثر داستایوفسکی، نویسنده‌ی پرآوازه‌ی روسی است. راوی رمان قمارباز، آلکسی ایوانُویچ، معلمْ سرخانه‌ی فرزندان یک ژنرال است. ژنرال هر وقت به خارج از کشور سفر می‎کند در شهری با عنوان رولتنبورگ اقامت می‌کند. ماجرای رمان از جایی آغاز می‌شود که همه در انتظار رسیدن خبر مرگ پیرزنی هستند که قرار است میراثش به ژنرال برسد. ژنرال با این ثروت می‌خواهد دل زنی فرانسوی به نام مادام بلانش را به‌ دست آورد. شخصیت‎های دیگر داستان نیز هر یک به نوعی با این ثروت و نیازی که به آن دارند، به این ماجرا پیوند خورده‎اند. راوی در طول این اقامت‎ها در دام عشق پولینا، خواهرزن ژنرال، می‎افتد. زنی بوالهوس که به آلکسی مقداری پول قرض داده و او را سر میز قمار می‎فرستد.. 🆔: @literature_znu
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily