هان کانگ شاعر و نویسندهی اهل کره جنوبی نوبل ادبیات را تصاحب کرد.
او متولد نوامبر هزار و نهصد و هفتاد است و پیش از این با رمان "گیاهخوار" برنده جایزهی بوکر سال دوهزار و شانزده شده بود.
ترجمه شعری از او در ادامه میآید:
خانهای سیاه در تاریکی
آن روز در یوئی دونگ
باران میبارید
و بدنم به همراهی جانم
با هر قطره اشک به هم میپیچید از رنج
راه بیافت
دودل شدی؟
به چه فکر میکنی که اینطور از درد به خود میپیچی؟
راه افتادم به سمت خاطراتی که
روی یک تیر چراغ برق شکل گرفت
بالا را نگاه کردم و در هاله نور
یک خانه سیاه شکل گرفت
خانه سیاهی از جنس نور
آسمان تاریک بود و در آن تاریکی
پرندگانی مسکن داشتند
که در جریانی به سمت بالا
وزن بدنشان را میکاستند
چند بار دیگر باید بمیرم
تا چنین سبکبال شوم؟
تا کسی نتواند به چنگم بیاورد.
چه رویایی چنین دوست داشتنی است؟
چه خاطرهای
ابن قدر درخشان است؟
ببار چون نوک انگشتان مادری
که چنگ میزند میان ابروان ژولیده من
گونههای یخزده را ناز میکند
و باز همانجا را ناز میکند
زود باش راه بیافت
هان کانگ
برگردان : علیرضا بهنام
https://t.center/+oL-CfZm8H0FhZDBk