‍ ♦️جنی از الداستونز«کهن سنگ»،در دنیای نغمه: 🔹جنی از الداستونز نام دختری عوام از سرزمین های رودخانه بود که به همسری پسر ارشد و وارث پادشاه ایگون پنجم،شاهزاده دانکن تارگرین«شاهزاده سنجاقک ها»درآمد... 🔸گفته شده که جنی دختری عجیب اما دوست داشتنی بود... 🔹مردمان محلی قلمرو رودخانه،جنی را یک دهقان نیمه دیوانه،و برخی دیگر نیز او را یک ساحره می‌نامیدند... 🔸اما با تمام این ها،او در میان مردم عادی هفت پادشاهی،به شخصیتی محبوب تبدیل گشت... 🔹زمانی‌که شاهزاده دانکن تارگرین در سال ۲۳۹ ب‌.ف از سرزمین های رودخانه بازدید می‌کرد،با جنی آشنا شد؛دختری که ادعا داشت از نسل پادشاهان باستانی نخستین انسان هاست که مدت ها پیش ناپدید شده‌اند... 🔸شاهزاده دانکن چنان عاشق و دلباخته جنی شد که با وجود تمام مخالفت های پدرش و درباریان،نامزدی خود را با دختر لرد لیونل براثیون،مشهور به طوفان خندان،بر هم زد و با جنی ازدواج کرد... 🔹ازدواجی که موجب شورش ارباب طوفان گشت تا خشم خود را التیام،و آبروی از دست رفته‌اش را پس بگیرد؛هرچند طغیان او با شکست همراه بود... 🔸پس از شورش،دانکن از مقام ولیعهدی کناره گیری کرد،و برادر کوچکترش جهریس عنوان شاهزاده دراگون استون«اژدهاسنگ»را به دست آورد... 🔹جنی با خود یک زن کوتوله عجیب از سرزمین های رودخانه به دربار آورد،و علارغم تفاوت های بسیار،مدعی بود که او یکی از فرزندان جنگل است... 🔸این کوتوله همان شبح های هرت«تپه رفیع»است که ادعا کرد شاهزاده موعود از نسل ایریس و ریلا خواهد بود،که باعث شد تا پدرشان جهریس،آنان را مجبور به ازدواج با یکدیگر کند... 🔹در سال ۲۵۹ ب.ف،شاهزاده دانکن تارگرین و پدرش و بسیاری از افراد دیگر در تراژدی سامرهال از دنیا رفتند،و سرنوشت جنی نامشخص ماند... 🔸ترانه ای وجود دارد که از جنی و رقص او با ارواح پادشاهان درگذشته می‌گوید،که این نغمه را در فصل هشتم از بازی تاج و تخت شنیدیم... 🔹شبح های هرت به تپه خود در سرزمین های رودخانه بازگشت تا برای دوستش جنی عزاداری کند... #حقایق_کوتاه 🦁@lannister_hall