▫️قرن خون:
♦️بخش چهارم،اتحاد دوتراکی و آغاز فتح قلمرو چمن:
🔹زمانی که شهرهای آزاد در غرب اسوس،در میان کشمکشی وحشیانه برای سلطه بر یکدیگر گرفتار شده بودند،قلمرو علف نیز به کام جنگ فرو رفت؛چنانکه یکی از بزرگترین و قدرتمندترین تمدن های بشری منقرض شدند...
🔸در طی سال های پس از ویرانی والیريا،دوتراکی های ساکن مناطق میانی و شرق که تا آن زمان به شصت قبيله جنگ طلب تقسیم می شدند و مدام با یکدیگر در نبرد بودند،در نهایت تحت فرمان یک رهبر متحد شدند؛کالی دوتراکی به نام منگو...
🔹کال منگو از مشورت مادرش،کالیسی دوشی کالین که گفته شده ساحره بود،بهره میجست و سایر دوتراکی ها را وادار کرد تا حاکمیت او را بپذیرند،و آنانی را که مخالفت میکردند،نابود کرد یا به بردگی گرفت...
🔸سپس در دوران کهنسالی،نگاهش متوجه غرب شد.مردان بلند سارنوری که به اربابان اسب به دیده تحقیر مینگریستند و قرن ها آنان را تنها در حد مزاحمانی کوچک میدیدند،این تهدید را به مدت طولانی نادیده گرفتند؛حتی در زمانی که کالاسارها تهاجم به مرزهای شرقی شان را آغاز نمودند...
🔹شماری از شاهان سارنوری،در جنگ های داخلی با همتایان خود،حتی در جست و جوی یاری گرفتن از دوتراکی ها بودند و به ایشان طلا،برده و سایر هدایا تقدیم میکردند تا علیه سایر پادشاهان بجنگند...
🔸کال منگو در نهایت درایت این هدایا را با خوشحالی پذیرفت و سپس سرزمین های آنان را نیز گرفت و مزرعه ها و زمینها و شهرها را سوزاند تا قلمرو علف را به حالت وحشی و طبیعی خود بازگرداند(چرا که دوتراکیها زمین را مادر خود نامیده و تصور میکنند شکافتن پوستش با گاوآهن و بیل و تبر گناه است)
▪️شرح تصویر:شهرهایی که مورد تهاجم دوتراکی ها در قرن خون قرار گرفتند...
#حقایق_کوتاه
🦁@lannister_hall