▫️ده هزار کشتی:
♦️بخش دوازدهم:
🔸خلاصه ای از شرح روایت جنگ های روینار و والیریا بر سر تسلط بر نیمه ی غربی اسوس،و کوچیدن بسیاری از فرزندان روین به سوی وستروس،تحت رهبری پرنسس نایمریا:
🔻برای سه سال،روینار ها در جست و جوی خانه ای جدید،در دریاهای جنوبی سرگردان بودند.مردمان صلح طلب ناث،جزيره ی پروانه ها،به ایشان خوش آمد گفتند،اما خدایی که از آن سرزمین عجیب محافظت میکرد،تازه واردان را به بیماری کشنده ای مبتلا کرده و آنان را به کشتی های خود بازگرداند...
🔹ایشان در جزایر تابستان،بر صخره ای خالی فرود آمدند که در سواحل شرقی والانو بود و از آن پس نام جزيره زنان شناخته شد،اما خاک سنگی جزیره حاصلخیز نبود و تعداد زیادی از گرسنگی تلف شدند...
🔺زمانیکه بادبان ها دوباره برافراشته شد،عده ای از روینارها برای دنبال کردن کاهنه ای به نام دروسلِکا،نايمريا را تنها گذاشتند؛کسی که مدعی بود مادر روین،فرزندانش را به خانه فرا میخواند...
🔹اما هنگامی که که دروسلِكا و حامیانش به شهرهای پیشین خود بازگشتند،دشمن منتظرشان بود؛بیشتر آنان شکار شدند،به قتل رسیدند،یا به بردگی گرفته شدند؛بازمانده گانِ درهم شکسته و پراکنده ی ده هزار کشتی با پرنسس نایمریا به سمت غرب رفت...
🔻این بار مقصد وی وستروس بود.پس از آن همه سرگردانی،کشتی هایش نسبت به قبل،ایستادگی کمتری در برابر دریا داشتند،به همین خاطر تمام ناوگان به دورن نرسید؛حتی اکنون نیز گروه های کوچک و منزوی روینارها در جزایر استپ استونز ادعا میکنند که نوادگان روینارهای طوفان زدهاند...
🔹بسیاری از کشتی های دیگر که اسیر طوفان شده بودند به سمت لایس یا تایروش رفته و ترجیح دادند به جای دفن شدن در اقیانوس،خود را به عنوان برده تسلیم کنند...
🔻آخرین پیروان نایمریا،ساحل دورن را در دهانه رود گرین بلاد«سبزه خون»دیدند.جایی که از دیوارهای شنی و باستانی قلعه ی سندشیپ«مرکب شن»،تختگاه خاندان مارتل،چندان دور نبود...
▪️شرح تصویر:رسیدن نایمیریا و مردمانش به دورن
#هفت_پادشاهی #حقایق_کوتاه
🦁@lannister_hall