‍ ‍ 🔴معرفی شخصیت 30 ▫️آرگیلاک دوراندون 🔸مشهور به آرگیلاک متکبر 🔻واپسین طوفان شاه... 🔹سال تولد نامشخص،و مرگ بین سالهای اول تا دوم پیش از فتح(پیش از تاجگذاری ایگون فاتح در کُهن شهر)در نبرد آخرین طوفان... 🔺آرگیلاک متکبر،پادشاه سرزمین های طوفان در آخرین روزهای پیش از فتح ایگون تارگرین بود... 🔹یک پادشاه جنگجو و قدرتمند که حتی در کهن سالی نیز خطرناک می‌نمود... 🔻پیش از به تخت نشستن آرگیلاک،مدت ها بود که قدرت سرزمین های طوفان رو به افول گذاشته بود؛آرلان سوم،موفق به فتح سرزمین های رودخانه شد،اما با مرگ او،رکود بر این قلمرو چیره گشت... 🔹نیروهای طوفان چنان پراکنده شده بودند که قادر به حفظ قلمرو خویش نبودند،و شورش پشت شورش،روز به روز بیشتر موجب تضعیف این پادشاهی شد... 🔺پدربزرگ آرگیلاک،آرک دوراندون،سرزمین های رودخانه را به آهن زاده گان باخت،و پدرش آرلان پنجم،در تلاش برای فتح دوباره ی آن جان سپرد... 🔹موج حملات دشمنان در این زمان رو به افزایش گذاشت؛دورنی ها از راه استخوان گذشتند و به سرحدات یورش آوردند،در حالی که ستون آهنین شهسواران ریچ از غرب حمله کردند تا آنچه را که پیش‌تر به طوفان شاهان باخته بودند،باز پس گیرند... 🔻اما در نهایت،شاهزاده ای جوان با نام آرگیلاک،تاج گوزن را بر سر گذاشت و تهاجمات دشمنان را متوقف کرد... 🔹او دورنی ها را زمانی که تنها یک پسر بچه بود عقب راند،و سالها بعد،پادشاه گارث گاردنر هفتم را در نبرد دشت تابستانی«Summerfield»به خاک انداخت... 🔺اما حتی آرگیلاک نیز نمی‌توانست شکوه گذشته را به سرزمین های طوفان بازگرداند... 🔹در جوانی،او به اتحادی علیه گروه ببرهای ولانتیس پیوست که تلاش می‌کردند شهر میر را فتح کنند،اما آرگیلاک و متحدانش مانع ایشان شدند... 🔻و در نهایت،اژدهایان آمدند... 🔹آرگیلاک که از فتوحات بیشتر آهن زادگان در هراس بود،پیشنهاد اتحادی را به ایگون تارگرین،لرد جزیره ی دراگون استون فرستاد،و دخترش را به عنوان همسر ایگون پیش کش کرد،به همراه زمین هایی که البته در اختیار آهن زادگان بود؛اما ایگون در همان زمان دو همسر داشت،و پیشنهاد داد که آرگلا،با برادر(یا دوستش)اوریس براثیون ازدواج کند... 🔺طوفان شاه پیشنهاد ایگون را توهین دانست و دستان فرستاده ی دراگون استون را قطع کرد،و در نامه گفت«اینها تنها دستانی است که از من خواهی گرفت» 🔹کمی بعد،ایگون پرچم داران خود را فراخواند و زاغ هایی را به سرتاسر هفت پادشاهی گسیل داشت تا اعلام بدارند که زین پس،او پادشاه تمام وستروس خواهد بود،و همراه نیروهایش،در دهانه ی خلیج بلک واتر،جایی که امروزه شهر قدمگاه شاه قرار دارد بر زمین نشست... 🔻مدتی پس از وقایع نخستین امتحان،ایگون ارتش را به سه قسمت تقسیم کرده و برای فتح وستروس راهی شد؛خود او هرنهال را سوزاند و سرزمین های رودخانه را فتح کرد،در حالی که اوریس براثیون با فرماندهی بخش بزرگتر نیروها و رینیس تارگرین سوار بر اژدها به سرزمین های طوفان رفتند،جایی که آرگیلاگ انتظارشان را می‌کشید... 🔹طوفان شاه نیروهایش را جمع کرد و به مردانش گفت که قصد ندارد مانند خوکی با سیب در دهانش،در قلعه ی خود پخته شود،پس درحالی که طوفانی بر قلمروش می‌تاخت،واپسین طوفان شاه از استورمزاند خارج شد تا در نبرد آخرین طوفان به مصاف اوریس براثیون برود... 🔺اوریس که به واسطه ی رینیس از حرکت طوفان مردان با خبر بود،نیروهای خود را در تپه های جنوب دروازه برنزی مستقر کرد و درحالی که باران بر سر و روی دو طرف می‌بارید،جنگ آغاز شد... 🔹نبردی که تا شب هنگام به طول انجامید،چرا که زمین گلی تپه ها مانع از پیشروی سواره نظام سنگین طوفان شاه شد،اما در نهایت،دیوار سپری تارگرین ها شکست و نیروهای طوفان به پیش تاختند،تنها برای آنکه با رینیس و مراکسس رو به رو شوند و بسوزند... 🔻در هرج و مرج پس از آن،نیروهای طوفان پراکنده شدند،و اوریس براثیون شخصاً با آرگیلاک رو‌ به رو شد،که همزمان با شش تن می‌جنگید و بسیاری جنازه در اطرافش بر زمین افتاده بود... 🔹اوریس به او پیشنهاد تسلیم شدن داد،اما آرگیلاک وی را نفرین کرد،و در نبردی تن به تن،آرگیلاک بر خاک افتاد؛او همانطور که می‌خواست مُرد،نفرین گویان با شمشیر آخته در دستانش... 🔺اوریس براثیون به استورمزاند رفت تا قلعه را مطالبه کند،اما آرگلا دوراندون دروازه‌ را بست و‌ خود را شهبانو ی طوفان نامید،تنها برای اینکه در شب هنگام توسط نیروهای پادگان خودش دستگیر،و برهنه تحویل اوریس داده شود... 🔹اوریس شنل خود را بر وی انداخت و با او ازدواج کرد،تا زمین ها و پرچم ایشان را صاحب شود،و نخستین لرد سرزمین های طوفان شد... ▪️شرح تصویر:رویارویی اوریس براثیون و آرگیلاک دوراندون در نبرد آخرین طوفان... #معرفی_شخصیت 🦁@lannister_hall