▫️خلاصه ای از جلد اولِ مجموعه ی گروهان سیاه:
🔹حاكم،جادوگری بی نهایت قدرتمند است که توانایی تبدیل خشن ترین دشمنانش را به خدمتکارانی وفادار دارد،حتی آنان که جادویی برابر با جادوی او دارند...
🔸نیرومندترین قربانیانش ده تنِ تسخیرشدگان یا به طور خلاصه تسخیرشدگان خوانده می شوند...
🔹با یاری همسرش،بانو(کسی که مهارت جادوگری اش در رتبه ی دوم پس از حاکم است)قلمرویی مییابد که برای شرارت بی همتاست.آن مکان را شخصی شورشی به نام رُز سپید برانداخته است ولی نه آن زن و نه هیچ جادوگر شورشی دیگری آن قدر قدرتمند نبودند که بتوانند حاکم،بانو یا تسخیرشدگان را نابود سازند...
🔸نهایت کاری که از پس آن برآمدند،بیهوش کردن آنها و محبوس کردن شان بود...
🔹زندانشان مکانی با نام ماهورتپه بود.آنها درون تپه های ماهور مدفون شده بودند...
🔸پس از گذشت چهار قرن،جادوگر بومنز با گذر از ماهورتپه،بانو را بیدار میکند تا از او مهارتهایش را بیاموزد.بانو کنترل را به دست می گیرد و آزاد میشود؛بومنز را در حالت روحانی نیمه نامیرایی اسیر میکند...
🔹سپس تسخیرشدگان را آزاد میسازد اما به حاکم خیانت و او را همان جا رها میکند و برای احیای امپراطوری به پیش میرود...
🔸همانند گذشته،شورشی ها برخاستند و این بار محفل هجده تن رهبری شان میکرد...
🔹محفل متشکل از جادوگرانی بود که به تنهایی یارای مقابله با تسخیرشدگان را نداشتند اما همواره در اهدافشان متحد بودند...
🔸از سوی دیگر تسخیرشدگان به همان مقدار که با شورشی ها جنگ دارند،میان خودشان نیز در نزاع هستند...
🔹و در جایی دیگر دیگر گروهان سیاه از طرف یکی از تسخیرشدگان با نام روح بند ناخواسته و ناآگاه به خدمت بانو در میآیند و به خواست او میجنگند...
🔸طبيب سرگذشت گروهان را در این دوره ی پر مُخاطره بازگو میکند...
#گروهان_سیاه
▪️شرح تصویر:طرح جلد فرانسوی از کتاب گروهان سیاه...
🦁@lannister_hall