#تِه_غَلِط_کِنِی
تِه غلط کنّی مه دلِّه کا دِنی
بیخِدی مه سَر ره هِی بِلا دِنی
اگه من ته دلِ سر نِماسّمِه
چه پِغوم پَسغومّه را به را دِنی؟
سر ره جِر اِلمِه شومِه شِه کارِ پِه
اَمبِس اَمبِس مِرِه ونگِ وا دِنی
پِش پِشو زَنّی مِرِه وقتا بی وقت
دَنّی * پاجِنی* مِرِه هوا دِنی
کی تِرِه بَوته بِئی مِه خو دِله
بَخِت آدمّه حُول و وِلا دِنی
مِردِه شور بَیره تِه ریختِه بَوِره
اَت چی گِمبه بِفره ره بالا دِنی
اونگِدِر خوامبِه تِه خِر ره بَجوئم
خَنّه ره تِریک تِریک صدا دِنی
مِرِه سر تاجِنّنی هر روز و شو
وعده یِ امروزّه نا فردا دِنی
تِرِه ویمبِه شومبِه کفّاره دِمِه
مره ویندی اَی شِه خِدّه جا دِنی
نا که ریخت دانِّی نا قالب نا اِشِش
کی تِره اِشِنِه دیمّه لا دِنی؟
اَی مِه سر رِه بَخِره مه خواهونی
اینا اونِه همیشِک تِمشا دِنی
تِه غلِط کِنّی؛ مِه دلّه کا دِنی
بیخِدی مِه سَر ره هِی بِلا دِنی
#برگردانتو غلط می کنی دلم را به بازی می گیری
بی جهت آزارم می دهی
اگه من به دلت گیر نکرده ام
چرا همیشه پیغام و پسغام می فرستی
پیغام می فرستی برایم بیا؛ بیا
وقتی آمدم برایم بزغاله می رقصانی
سرم را پایین می اندازم و می روم دنبال کار خودم
پی در پی صدایم می زنی
کنکاش می کنی در من و زیر و رویم می کنّی
جهت گرفتن ناخالصی ام مرا به باد می سپاری
با اجازه یِ چه کسی به خوابم می آیی
تشویش و نگرانی ام در خواب می شوی
مرده شور ریختِ تو را ببرند
تا چیزی می گویم ابرو بالا می اندازی
می خواهم خِرخِره ات را بِجِوَم
وقتی کِرکِرِ خنده هایت را می شنوم
کفّاره می دهم تا تو را می بینم
آنوقت تو خودت را از من قایم می کنی
نه زیبایی داری نه تیپّ و هیکل که ارزش نگاه کردن داشته باشی
اصلا کی نگاهت می کند که صورتت را می پوشانی
تو غلط می کنی دلم را به بازی می گیری
بی جهت آزارم می دهی
واژه
👇* پاجِنی: از هِپاتِن یعنی بوجاری کردن می آید.
در گذشته هنگام خرمن جهت گرفتن نا خالصی ( بوجاری کردن) محصولاتی مثل شالی؛ گندم و جو بر خلاف جهت باد ایستاده و آن محصول را بوسیله ی فیّه (وسیله ای شبیه بیل که چوبی بوده) به هوا پرت می کردند و باد ساقه های ریز و کاه را با خود به جلوتر می برده و محصول از نا خالصی پاک می شد.
✍ #کاظم_صداقتی_بورخانی🇯🇴🇮🇳
@LafoorMyCountryبرای حمایت از ما، لینک بالا را
👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.