سفر به درون از جنگلی سبز
_________________
اولی: «میخام برم خودم رو بشناسم.»
دومی: «پس میخای بری به جنگل.»
اولی: «چی میگی واسه خودت؟ میخام به درونم سفر کنم. جنگل کجا بود آخه؟»
دومی: «منم همینو میگم. درون تو عین یه جنگله»
اولی: «چرت نگو. من دریام. جنگل سبزه. من از سبز چندشم میشه.»
دومی: «ولی من اگه جای تو بودم، خودشناسی رو یه جنگل فرض میکردم.»
اولی: «چرا؟»
دومی: «من و تو فکر میکنیم جنگل رو خیلی خوب میشناسیم. فکر میکنیم واقعن به جز چندتا دار و درخت و حیوون وحشی چیز دیگهای نداره. اما جنگل، اسرارآمیزترین جا تو دنیاست. اگه یه هفته اونجا باشی، میبینی اصلن شبیه به تصوراتت نیست. شاید خیلی چیزایی که ازش میدونستی یا توی فیلما دیدی هم اشتباه در بیاد. ولی دریا خیلی رویاییتره. همجنس ما نیست. نمیشه بدون تجهیزات یه هفته داخلش نفس بکشی. برای همین راحت نمیشه از درونش چیزی کاوید.
برو به جنگل. شاید اونجا فهمیدی که رنگ موردعلاقهت سبزه. تو چی میدونی اونجا چی پیدا میکنی؟»
|کوثر محمودآبادی