🔴 #بانه؛ کرکرههایی که پایین کشیده شد.
▪️سوگواری برای رونقی که دیگر نیست.
▪️بستن مرزهای غربی کشور «بمب ساعتی»ست.
کولبر بینوا و کسبهی ناامید بانهای و مریوانی و سردشتی چطور باید روزگار بگذرانند؟ آیا ۱۵ بازارچه مرزی وعده داده شده که هنوز کامل راهاندازی نشده، میتواند برای هزاران خانوار در مرزهای غربی کشور، برای عثمان و همکارانش و برای همه آنها که این روزها از «نان خوردن» افتادهاند، چاره کار باشد؟
"عثمان" از مغازهداران قدیمی بازار بانه است. آنقدر قدیمی که کودکیاش را وسط همین کولهبارها گذراندهاست. تمام خاطرات کودکیاش با رفت و آمد مدام و بازیگوشیهای عصرگاهی بین غرفههای مختلف و دکه کوچک پدر عجین شدهاست. خاطراتی که او را روزهایی که دیگر کاسبی در بانه «رونق» ندارد، حسابی درگیر کردهاست.
حالا آن دکههای کوچک و غرفههای دمدستی جایشان را به بازارهای بزرگ و پاساژهای رنگارنگ دادهاند. سالهاست که لامپهای نئونِ سردرِ پاساژها و مغازهها، شبهای بانه را مثل روز، روشن میکنند. بانه دیگر آن شهر کوچکِ مرزی بیرونق نیست. انتظار بدون وقفه و همیشگی برای مسافرانی که به دنبال کالاهای ارزان به بانه میآیند، چند ده هتل و مسافرخانه لوکس در بانه به وجود آوردهاست.
عثمان میگوید: تهرانیها میآیند؛ تبریزیها میآیند؛ از دامغان و سمنان مشتری داریم؛ شاید باورتان نشود از دورترین شهرهای شرق کشور، از مشهد میآیند بانه؛ جنس ارزان میخرند و میبرند برای جهیزیه عروسی دخترشان. خیلی از مغازهدارهای شهرهای مختلف هم مشتریهای اجناس ما هستند. اما این روزها کاری کردهاند که دیگر کاسبی رونق ندارد. من یکی که بیست روزیست کرکرهها را پایین کشیدهام و علافِ خیابانها و ادارهجات شدهام. در اعتراضات و تجمعها هم شرکت کردهام؛ اما بعید میدانم این همه روز اعتراض ثمری هم داشته باشد.
🔻مردم بانه و سردشت و پیرانشهر
سفرههایشان
خالیست
به گفته عثمان؛ اگر قرار باشد با تعرفه گمرکی بالا، جنس وارد بازار بانه شود، دیگر نمیتوان اجناس را ارزان فروخت و دیگر هیچ دلیلی ندارد که مشتری به دنبال جنس ارزان از مشهد و تهران و تبریز راه بیفتد و بیاید بانه، آن وقت تکلیف این همه مغازه و هتل و مسافرخانه چه میشود؟ مردم بانه از کجا نان دربیاورند؟!
عثمان؛ رنجهای خودش و همکارانش را در یک جمله خلاصه میکند و میگوید:
سفرههایمان
خالیست؛ همین. نه من و نه آن مغازهداران دیگر قصد نداریم خدای ناکرده اقتصاد را زمین بزنیم؛ ما مخالف حمایت از کالای ایرانی نیستیم؛ اما اول فکری به حال ما مردم فقیر و بیروزی بکنند و بعد مرزها را ببندند. مردم بانه و سردشت و پیرانشهر
سفرههایشان
خالیست.
از ۲۵ فروردین ماه، کسبه بازار بانه در اعتراض به محدودیت واردات کالا و بسته شدن مرزهای کولبری غرب کشور، یکی یکی کرکرههایشان را پایین کشیدند و در خیابان
#سفره_خالی پهن کردند؛ اکنون بیش از بیست روز است که بازار بانه نیمهتعطیل است ولی فقط مغازهداران بانهای از طرحی که از ابتدای سال جاری اجرایی شدهاست، متضرر نشدهاند. در مریوان و سردشت و پیرانشهر نیز کاسبان به بسته شدن مرزها اعتراض کردهاند و البته کولبران نیز که جمعیت ناهمگون بسیاری را در استانهای غربی تشکیل میدهند، از این طرح ناراضی هستند. قرار است به «کولبران واجد شرایط» کارت پیلهوری داده شود. آنها میتوانند فقط از مرزهای رسمیِ پیلهوری در غرب کشور، کالا وارد کنند اما مساله اینجاست که بهراستی چند درصد کولبران به تعبیر قانونگذاران، واجد شرایط هستند و میتوانند «کارت رسمی پیلهوری» بگیرند و این بازارهای رسمی پیلهوری چطور قرار است معاش صدها و شاید هزاران خانوار روستایی استانهای غربی را که دهههاست در غیاب مشاغل شایسته، بار بر پشت مینهند و کوهستانهای پرخطر و برفگیر را پیاده گز میکنند، تامین کند؟
✍ نسرین هزاره مقدم / ایلنا
https://t.center/khamahangy