#کتاب_امروز📗 #قلعه_مالویلروبر مرل
کلبه
کتابکلیدر/
#هانیه_قدمگاهی:
روبر مرل در
کتاب قلعهی مالویل ماجرای
چند بازمانده
از یک انفجار اتمی را بازگو میکند. ابتدای داستان درمورد شرح زندگی شخصیت اصلی، امانوئل، است. او تنها پسر خانوادهاش و یار صمیمی عمویش است و پس
از مرگ عمو ثروت و املاکش به امانوئل میرسد. او که درهنگام انفجار اتمی حدود 40 سال دارد، همراه با دوستانش در سرداب قلعهاش یعنی مالویل، در
چند متری زیر سطح زمین است و به همین سبب آنها موفق میشوند
از گرمای سوزناک انفجار و شدت تخریب آن دور بمانند. ادامهی داستان به شرح پس
از واقعه انفجار و خروج
از سرداب و رویارویی این
چند تن با دنیای تخریب شده و سختیها و مشکلات است.
این
کتاب ژانر آخرالزمانی دارد و روبر مرل با توجه به سابقهای که در جنگ و شرایط بحرانی دارد توانسته به خوبی حس و حال بازماندگان و مشکلات آنها را بازآفرینی کند. سیر داستانی
کتاب به شدت مجذوبکننده و پرهیجان است.
#چند_سطر_از_کتاب:
ما هر هفت نفر ساکت مانده بودیم و اگر بتوان گفت به سکوت رادیو گوش میدادیم که ناگاه غرشی به گوش رسید، غرشی چنان مهیب که با هر قیاسی که بخواهم به توصیف آن بپردازم به نظرم مضحک میآید: غریو رعد، صدای تخماقهای بادی، سوتهای زوزهمانند کشتیها، غرشهای
چند جت که دیوار صوتی را شکسته باشند، همهمهی قطارهای افسارگسیخته. به هرحال، چیزی که به شدت تراق تراق کند، صدای برخورد آهنها به هم که گوش را بیازارد، اوج صدای زیر و اوج صدای بم به شدتی که
از حد ادراک خارج باشد. من نمیدانم که صدا وقتی به چنان اوجی
از شدت برسد کشنده است یا نه، و تصور میکنم که اگر ادامه پیدا کرده بود میتوانست آدم بکشد.
📗 قلعه مالویل، روبر مرل، مترجم:
#محمد_قاضی،
#نشر_نیلوفر، قیمت: 165هزارتومان
www.klidar.irt.center/klidarNewsinstagram.com/instaklidar