#کتاب_امروز:
📕 #آرزوهای_بزرگ✍️کلبهکتابکلیدر/
#مهرنوش_چمنی:
مدتهاست که کتاب کلاسیک و این مایهها نخوندم. در واقع چند ساله که ترجیح میدم کارهای جدید و کم حجم بخونم و با نویسندههای جدید و سبکهای جدید آشنا بشم. از "
چارلز دیکنز" کتابهایی مثل الیور تویست، سرود کریسمس و دیوید کاپرفیلد رو خونده بودم و با خودم میگفتم دیگه بسه. تا اینکه چند وقت پیش کتابی خوندم به اسم "آقای پیپ" که براتون معرفی هم کردم. پیپ شخصیت اصلی داستانِ "آرزوهای بزرگ" هست و توی کتاب آقای پیپ، حضور پر رنگی داره! البته به عنوان شخصیت یک کتاب.
رمان "
آقای پیپ" اونقدر عالی به کتاب "آرزوهای بزرگ" یک شخصیت مستقل داده بود که با خودم گفتم وقتشه این کتاب رو بخونم. و حالا که خوندم فکر میکنم اگه هیچوقت این کتاب رو نمیخوندم خیلی چیزها رو از دست میدادم! و خوشحالم که جای کتاب، اول نرفتم سراغ فیلم.
"پیپ" شخصیت اصلی کتاب آرزوهای بزرگ، پسری یتیمه که خواهرش اون رو بزرگ کرده. خواهر بداخلاق و خشن و خسیس پیپ با آهنگری قوی هیکل اما دل رحم به اسم جو ازدواج کرده. خواهر پیپ معمولا خانم جو گارجری صدا زده میشه و جو همیشه دوست خوبی برای پیپ بوده. این سه نفر هر کدوم شخصیتهای منحصر به فرد خودشون رو دارن و خواهر پیپ نمونهای واضح و گاهی اغراق شده از کردار و فرهنگ مردم اون موقع رو به نمایش میذاره.
داستان دو بخش عمده داره که بخش اول اون در کنار خواهر و شوهرخواهر پیپ میگذره و بخش دوم زمانیه که پیپ به دنبال سرنوشت به لندن میره تا در اونجا برای خودش کسی بشه. این کتاب شخصیت زیاد داره و خیلیهاشون به قدری کامل هستن که نمیتونم همه رو نام ببرم.
نمیدونم چرا از
دیکنز یک غول بیشاخ و دم ساخته بودم و فکر میکردم با نثری عتیقه و حوصلهسربَر مواجه میشم. اما در واقع حالا میتونم بگم اگه نویسنده رو نمیشناختم، حتما فکر میکردم با نویسندهای امروزی و مدرن طرف هستم.
◀️ #چند_سطر_کتاببرنامهی درسی عمه بزرگهی آقای وپسل را میتوان به این صورت خلاصه کرد: شاگردها سیب میخوردند و آشغال و چوب آن را به سر و روی همدیگر پرت میکردند، تا این که عمه بزرگهی آقای وپسل همهی انرژی خود را به کار میبرد و با ترکهی چوب غان، با دست و پای لرزان به شاگرد خطاکار و بیگناه حمله میکرد. شاگردها هم بعد از آن که از این حمله با حرکات تمسخرآمیز استقبال میکردند، صف میبستند و کتاب پاره پورهای را در حال نجوا کردن دست به دست میچرخاندند. محتوای کتاب الفبا و چند تا جدول و مقداری رقم و چند تا سرمشق بود؛ یعنی یک وقتی حاوی چنین چیزهایی بود. همین که کتاب برای روخوانی شروع به چرخش میکرد، عمه بزرگهی آقای وپسل به حال بیهوشی میافتاد که به خاطر بیخوابی و خستگی و شدت بیماری رماتیسمش بود. آنگاه شاگردها مسابقهی کفش لگد کردن را شروع میکردند و با این کار میخواستند نشان دهند که چه کسی میتواند محکمتر پنجهی کفش دیگری را لگد کند. این کار آنقدر ادامه می یافت تا این که بیدی به آنها حمله میکرد و سه کتاب انجیل زواردررفته را بین آنها پخش میکرد.
ص126
📘آرزوهای بزرگ/ نویسنده:
#چارلز_دیکنز/ مترجم:
#حمیدرضا_بلوچ/
#نشر_مجید/664 صفحه/ قیمت: 70هزارتومان
📘@klidarnews