#پیشنهاد_کتاب:
📔سوکوروتازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش،
#هاروکی_موراکامی،
#امیرمهدی_حقیقت،
#نشر_چشمه✍️معرفی:
#ناهید_حسینیمنشinstagram.com/nahid_manesh_23داستان در مورد یک جمع پنج نفره ی صمیمی است که سه پسر و دو دختر هستند به نامهای سوکورو ،آو، آکا، شیرو، اری.
وقتهای استراحت پنج تایی دور هم جمع میشدند و حرف میزدند و کم کم بهتر همدیگر را شناختند.
وقتی که دبیرستان تموم میشه همه توی شهر خودشون ناگویا میمونن و فقط سوکورو که علاقه واقعیش ایستگاههای قطار بود به توکیو میره و مهندسی میخونه و رابطه گرم و صمیمی همچنان ادامه پیدا میکنه.
تا یک روز، هر چهار دوست صمیمی اش، خبر دادند که دیگر نه میخواهند ببینندش، نه با او حرف بزنند.
هیچ وقت.
خبری بود ناگهانی و قاطع، بی اینکه راهی برای آشتی بازبگذارند.
برای چنین خبر تند ناگواری حتی یک کلمه هم توضیح ندادند. سوکورو هم جرئت نکرد از آنها توضیح بخواهد.
تا اینکه درطی ماجرا در برخورد با دختری به نام سارا تصمیم میگیرد که علت این طرد شدن را جویا شود...
◀️برشی از کتاب:
"هیچوقت اجازه نده ترس و غرور احمقانه کاری کند آدمی را که برایت عزیز است از دست بدهی."
www.klidar.ir