#کتاب_امروز:
📕 #معسومیت🔻 #مصطفی_مستور✍️ کلبهکتابکلیدر/
#مهرنوش_چمنی:
خب اینم از جدیدترین کتاب نویسندهی پرکار ایرانی، آقای مستفی مصتور. آخ بخشید، مصطفی مستور. نمیدونم خود آقای مستور چه ترفندی به کار برده اما من بعد خوندن این کتاب باید دوباره سری به کتاب کلاس اول بزنم! تقریبا املای همه کلمات یادم رفته.
مازیار پسر جوان کم سواد و سادهدلیه که اخیرا برای رادیو نمایشنامه مینویسه. البته به دلیل غلط املاییهای فراوان، کارهاشو دوستش "اردی" براش ویرایش میکنه. مازی ابتدای کار از پدر کلاهبردارش(به قول خودش رابین سود) و تاثیری که روی اون داشته حرف میزنه، اما کمکم وارد زندگی خودش میشه. ماجراهایی کمابیش رمانتیک. یا حداقل نظر خود مازی اینطوره.
این کتاب رو به چند دلیل دوست داشتم. مثلا با وجود تو در تو بودن و کمی پراکنده بودن روایت، شخصیت مازی، ماجرا رو ساده میکنه و البته باورپذیر. ممکنه با خیلی از افکار مازی موافق نباشم، اما میدونم خیلیها مثل اون هستن. بعد از اون لحن کمی طنز ماجرا رو دوست دارم. و دیگه اینکه شاید بشه گفت این کتاب، یک سر و گردن از بقیه کارهای آقای مستور بهتر باشه. به لحاظ تکنیک عرض کردم.
البته چیزهایی هم هست که من دوست نداشتم، در واقع بخش عمدهای از داستان، اسم بردن از کتابها و فیلمها و دیالوگهای فیلمهاست که خب برای خیلیها ممکنه جذاب باشه اما به نظر من زیادهروی توی این کار، حس خودنمایی داره انگار!
◀️ #چند_سطر_کتابگفتم زیر اسمش این متن رو بنویس:
پدر
اینجا که خیلی باحال نبود
امیدوارم اونجا باشه
به زودی همهمون بهت ملهق میشیم
یارو گفت: «ببخشید آقا ولی کسی روی سنگ قبر از این جور چیزها نمینویسه.»
عینکی ته استکانی روی چشمش بود و یکی از شیشههای عینکش هم شکسته بود. شبیه ژان پل بلموندو بود و بنابراین هر کودنی با اولین نگاه میتونست نتیجه بگیره یارو از اون بدبختهای عالمه که به جای هنرپیشگی تو پاریس، خلقتْ سنگ قبر نویسش کرده و بعد پرتش کرده جنوب تهران. یاد حرف ویز به تراویس تو فیلم راننده تاکسی افتادم: «یکی تو بروکلین زندگی میکنه. یکی تو ساتون زندگی میکنه. تو وکیل میشی، اون یکی دکتر میشه. یکی میمیره، یکی دیگه حالش خوبه... و مردم واسه همین متولد میشن... به هر حال دیگه هیچ راهی نداری. منظورم اینه که همهمون به فاک رفتیم.»
گفتم: «اشکالش چیه؟ من که اشکالی توش نمیبینم.»
بعد چیزی گفت که حسابی از کوره در رفتم. گفت: «ضمنا "ملحق" با "ح" حمام درسته نه با "ه" هویج، آقا.»
ص12
📘معسومیت/ مصطفی مستور/
#نشر_مرکز/پالتویی/ 192 صفحه/ قیمت: 28500 تومان
▫️ t.center/klidarnews ▫️instaklidar ▫️ klidar.ir