#کتاب_امروز:
📗دربار درخشان
📘ریشل مید
✍️ کلبهکتابکلیدر/
#سعیده_تیموری:
«دربار درخشان» دقیقا یه جاییه اون طرف دریاها، اون ور آب. صحبتها و اخباری از اونجا بین مردم شایع هست، خبر از زندگی مرفهای میده که مردم حاشیهنشین آرزوش رو دارن. همهی مردم البته جز اشرافزادهها آرزوشونه که دخترشون سر از دربار درخشان دربیاره. فرصتی خوب در اختیار گروهی از دختران منتخب قرار میگیره تا بتونن زندگی پرزرقوبرقی داشته باشن.
«ادلاید» یک اشرافزادهست، دختر یک خانوادهی ثروتمند. خانوادهای که از اعضاش، فقط مادربزرگش مونده و از ثروتشون فقط اندکی و رفتهرفته داره تموم میشه. به گفتهی مادربزرگ ادلاید فقط میتونه با یک ازدواج عاقلانه (در واقع زوری) خانواده و اصالتشون رو نجات بده.
در گیرودار همین ازدواج زوری ادلاید از جایی با نام «آدوریا» با خبر میشه. جایی که دخترهای منتخب غیراشرافی به اونجا میرن تا طی یک سال آموزش به دربار درخشان فرستاده بشن. ادلاید نمیخواد این فرصت رو از دست بده. خودش رو بهجای خدمتکار اخراجی جا میزنه و خیلی زود سر از آدوریا درمیاره...
خب خب اگه مجموعهی «شهر تنها» رو خوندین و خوشتون اومده، حتما این کتاب رو بخونید توی همون سبک و سیاق نوشته شده.
👍◀️ #چند_سطر_کتابقبل از بیرون رفتن از گورستان، دوباره به فرشته و اسامی والدینم نگاه کردم. پدرم در آخرین سال عمرش به من گفته بود: «رخدادهای بد همیشه اتفاق میافتن. هیچ راه گریزی وجود نداره. کنترلمون بر اتفاقها، به نحوهی مواجههمون با اونها بستگی داره. آیا اجازه میدیم ما رو از پا بندازن و دلسردمون کنن؟ یا بدون اینکه خم به ابرو بیاریم باهاشون روبهرو میشیم و درد رو تحمل میکنیم؟ در مقابلشون پیشدستی و زیرکی میکنیم؟» از او پرسیده بودم معنای پیشدستی در مقابل اتفاقهای بد چیست. گفت: «وقتی زمانش برسه خودت متوجه میشی. هر موقع وقتش برسه، باید فوری دست به کار بشی.»
ص22
📓#دربار_درخشان (جلد اول)،
#ریشل_مید، مترجم:
#رباب_پورعسگر،
#نشر_باژ، چاپ اول 1398، 471صفحه، قیمت: 56700تومان
#رمان #رمان_فانتزیعنوان اصلی: The Glittering Court
نویسنده: Richelle Mead
▫️t.center/klidarnews ▫️instaklidar ▫️ klidar.ir