🚩🚨💥 بهمناسبت ۵ ماه مه
زادروز قارهی اندیشه کـارل مـارکـس
ترییر، ۵ مه ۱۸۱۸
#علی_رها
♦️مجموعهای از شرایط عینی و ذهنی از بدو تولد در «ترییر» تا دوران نوجوانی و جوانی - از بُن تا برلین، و از پاریس تا بروکسل، و الخ. - هم در شکلگیری شخصیت و هم جهانبینی مارکس مؤثر بودهاند. به عنوان یک نمونه، هنگام صحبت ازشرایط ابژکتیو و سوبژکتیو، قطعاً ضروری است وضعیت آن زمان ترییر بهدرستی سنجیده شود.
♦️مارکس در ساعت ۲ صبح، ۵ ماه مه ۱۸۱۸، در طبقهی دوم خانهی شماره ۶۶۴ در کوچهی بروکن گاسه در شهر ترییر، در راینلند آلمان، در خانوادهای یهودی چشم برجهان گشود. در ۶ سالگی به او غسل تعمید دادند. چراکه ترییر، شهری ۱۲ هزار نفری که اکثریت قریب به اتفاق آن کاتولیک با تعصبات مذهبی بودند، بچههای یهودی را به مدارس دولتی راه نمیدادند.
از آنجا که دولت پروس مانع ورود یهودیان به کارهای دولتی و دانشگاهی بود، پدر مارکس نیز که یک وکیل سرشناس بود، یک سال پیش از تولد کارل بهناچار نام خود را از هشل به هنریش مارکس تغییر داد و رسماً و برحسب ظاهر به یک لوتری پروتستان تبدیل شد. البته ترییر در منطقهی راین بین سالهای ۱۸۰۶ تا ۱۸۱۵ در تصرف فرانسه بود. طی آن سالها تحت تأثیر انقلاب فرانسه، فضا و قوانین ترییر تاحدی لیبرالیزه شده بود و یهودیان بهطور نسبی از حقوق شهروندی برخوردار شده بودند.
♦️با شکست ناپلئون و بازپسگیری راین توسط دولت پروس، جوی خفقانی بر ترییر حاکم شد. مارکس که در آن زمان پسربچهای بیشتر نبود، با چشمان خود دید که چگونه آزاداندیشان ترییر از کار برکنار و یا دستگیر میشدند. یک جاسوس دولتی گزارش داده بود که آموزگاران و برخی از دانشآموزان ترییر به لیبرالیسم گرایش دارند و جزوهها و کتابهای ممنوعه میخوانند و اشعار سیاسی مینویسند. یکی از آن جزوهها متعلق به لودویگ گال از بنیانگذاران سوسیالیسم آلمانی بود که به دستگیری یک دانشآموز و یکی از آموزگاران مدرسهی مارکس منجر شد.
لودویگ فون وستفالن
♦️درعین حال، ترییر از لحاظ صنعتی یکی از پیشرفتهترین مناطق غربی آلمان بود. رشد سرمایهداری باعث فقر روزافزون اهالی شده بود، بهطوریکه از هر چهار نفر، یک نفر با کمکهای خیریه زندگی میکرد. درمیان کارگران شهر، حرکتهایی اعتراضی بهراه افتاده بود و ایدههای سوسیالیستی درمیان آنها و نیز فرهیختگان دموکرات شهر کمکم جای پایی بازکرده بود. یکی از آن فرهیختگان دموکرات، پدر همسر آتی مارکس، لودویگ فون وستفالن بود که در آن زمان مشاور دولتی شهر ترییر بود.
وستفالن یکی از دوستان نزدیک پدر مارکس بود. هنریش مارکس و وستفالن از افراد سرشناس ترییر بودند و هردو از اندیشمندان روشنگری فرانسه متأثر بودند. هنریش به ویژه تحت تأثیر وُلتر و روسو بود. لودویگ وستفالن نیز فردی فرهیخته و یکی از طرفداران سن سیمون، بنیانگذار سوسیالیسم فرانسوی، بود. او نبوغ مارکس نوجوان ۱۴ ساله را تحسین میکرد. مارکس اشتیاق شدیدی به آموختن داشت، و تحت نظر و هدایت وستفالن با ولع تمام در حال فراگیری شکسپیر، شیلر، گوته، دانته، هومر و نیز ایدههای سوسیالیستی بود. بین آندو رابطهای صمیمانه برقرار شده بود.
♦️خانهی وستفالن محل برگزاری جلسات متعدد و مرکز فعالیتهای فرهنگی بود. بهویژه پس از قیام ژوییهی ۱۸۳۰ در فرانسه که باعث کنارهگیری شارل دهم گشت، جنبوجوش تازهای در محافل روشنفکری ترییر ایجاد شده بود. در انجمنی که به ابتکار پدر مارکس تأسیس شده بود، شرکتکنندگان شعارهای «برابری و آزادی» سرمیدادند و از برقراری حاکمیت قانون سخن میراندند. بنا به گزارش یک افسر نظامی، در آنجا «شور و شوق یک روح انقلابی» شکل گرفته بود. به پدر مارکس و اعضای انجمن مظنون شده بودند و انجمن را رصد میکردند. کارل که در این زمان پسری ۱۶ ساله بود، بیتردید از این رخدادها، از درخواستهای آزادی فردی و آزادی مطبوعات تأثیر پذیرفته بود.
همهنگام با این رخدادها، مارکس جوان در دبیرستان با آثار ادبی، تاریخی و فلسفی بزرگانی چون اوید، سوفوکل، سیسرو، تاکیتوس، توسیدیدس و افلاطون آشنا شده بود. زبانهای لاتین، یونانی و فرانسوی را فراگرفته بود. پس جای تعجب نیست که در ۱۷ سالگی، در انشایی که برای فارغ التحصیلی زیر عنوان «انتخاب یک حرفه» مینویسد، اعلام میکند:
«مهمترین راهنمای هدایتگر ما در انتخاب یک حرفه، بهروزی بشریت است... سرشت انسان به گونهای ساخته شده است که دستیابی به کمال فردی او در قِبل فعالیت برای کمال و سعادت همنوعان است... اگر ما در زندگی کاری را انتخاب کنیم که بیشترین خدمت را برای بشریت انجام دهیم، هیچ باری نمیتواند ما را خم کند، چراکه این فداکاری به نفع همگان است. ما نباید به یک خوشنودی حقیرانه، محدود و خودخواهانه تن دهیم بلکه خوشنودی ما به میلیونها متعلق است...»
ادامه ⇩ ⇩⇩♦️