هگل تاریخ را عرصهی گفتگوی روح با روح میداند. آنچه او تحت عنوان گفتگوی روح با روح مطرح میکند همان چیزی است که حکمای مسلمان تحت عنوان تعالی اندیشه از آن سخن میگویند.
در گفتگوی روح با روح اگر تعالی وجود نداشته باشد، تکرار و بیهوده بودن پیش میآید. تحولات جهان فیزیکی اگر با عالم متافیزیک ارتباط نداشته باشد، تعالی معنی ندارد و همه چیز در جهان مکرر و ملالآور خواهد بود.
طبیعت همیشه طبیعت است ولی آرمانها و آرزوهای بشر همیشه در حد طبیعت باقی نمیماند. بنابراین طبیعت به همه خواستههای انسان پاسخ نمیگوید و آنجا که انسان به پاسخ خواستههای خود نرسد، خسته و ملول میشود و زندگی را بدون معنی میبیند.
بخش هشتم کتاب پنجرههای روشن اندیشه
غلامحسین ابراهیمی دینانی
@khodshnasi