⭕️ یکی از اتفاقات مهمی که در دهههای اخیر در کشورما رخ داده و در کنار توزیع ناعادلانهٔ ثروت، بخش مهمی از نارضایتی سیاسی و اجتماعی جامعه را تقویت میکند، عدم دسترسی متوازن (یا احساس عدم دسترسی متوازن) به منابع «
لذت جنسی» در جامعه است. در دهههای اخیر سه رویداد و اتفاق مهم در سطح جامعه رخ دادهاست که به پرخاشگری و عصبانیت ناشی از عدم دسترسی (یا احساس) متوازن به منابع لذت جنسی دامن میزند. اولین مورد رشد سریع سطح سواد و آگاهیهای اجتماعی و رشد شتابان فردگرایی در جامعه است. امروزه در اغلب روستاهای دور افتاده هم، دختران و پسران جوان امکان قبول شدن در دانشگاه و تحصیلات عالی را دارا هستند. این مسئله باعث بالا رفتن حس فردگرایی و استقلالطلبی و اهمیت دادن به نیازهای فردی از جمله نیاز جنسی شدهاست. در واقع اگر تا نیم قرن پیش بسیاری از زنان در روستاها و شهرهای کوچک و حتی شهرهای بزرگ رابطهٔ زناشویی را یک وظیفهٔ طبیعی و در راستای باروری و فرزندآوری تلقی میکردند و آشنایی چندانی با لذت جنسی نداشتند اما امروز بهندرت فردی را میتوان یافت که با لذت جنسی بیگانه باشد و آن را حق طبیعی خود نپندارد.
دومین مسئله، رشد فزایندهٔ ابزارهای ارتباطی از قبیل ماهواره و اینترنت و شبکههای اجتماعی است. شبکههای اجتماعی و ارتباطی به دو طریق بر ایجاد نارضایتی جنسی و عدم توزیع متوازنِ لذت دامن میزنند. اینترنت و ماهواره در یک سو باعث دسترسی سریع و آسان به برنامههای صوتی و تصویری با محتوای اروتیک و پورنوگرافیک شدهاند. مخاطبان این برنامهها (بهویژه محرومان جنسی که مصرفکنندگان اصلی آن هستند) ناخودآگاه دچار حس سرخوردگی شده و از وضعیت و شرایط خود ابراز ناخشنودی و نارضایتی میکنند. در سوی دیگر این ماجرا شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام قرار دارند که به عنوان ویترین بدننمایی و لذتجوییِ طبقات ثروتمند جوامع عمل مینمایند. مخاطبان این شبکهها اغلب در حسرت زندگی پرزرق و برق سلبریتیها و لذتهای عیاشانه به نمایش گذاشته شده توسط آنها به سر میبرند. (فالوئرهای چند میلیونی برخی بدننمایان و بازیگران پورن و درج کامنت های رکیک و جنسی در صفحات آنها، اغلب ریشه در چنین سرخوردگی دارد).
سومین مسئله، تعطیلی روسپیخانههای شهرهای بزرگ بود که بهصورت غیرمستقیم به طبقات محروم از لذت جنسی، خدمات ارائه میداد و طغیان جنسی آنها را تعدیل مینمود. تعطیلی این مکانها، باعث سرخوردگیها و عصبانیت ناشی از فشار جنسی برای بسیاری از افرادی شد که چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ عاطفی و...، امکان ازدواج یا برقراری رابطهٔ جنسی نداشتند. این مسئله، هرچند بعدها با تصویب قوانینی در راستای ازدواج شرعی کوتاه مدت (موقت و صیغه) سعی در تعدیل آن شد؛ اما در عمل صیغه و ازدواج موقت هم توسط برخی سیاسیون و قشر ثروتمند مصادره شد و خود به نارضایتی بیشتر محرومان جنسی دامن زد.
امروزه بخش مهمی از رشد روزافزون حرص و آز برای کسب ثروت، بخش مهمی از مفاسد اقتصادی و اداری و همچنین بخش مهمی از نارضایتیهای اجتماعی، ریشه در همین توزیع ناعادلانهٔ لذت جنسی در جامعه دارد. فردی که با ولعی سیریناپذیر به
دنبال انباشت ثروت خویش است تا به هر طریقی خود را به پاتایا برساند، پیرمردی که با وعدههای مالی و سیاسی سعی در جذب و صیغه کردن دختران جوان دارد، مردی که با اختلاس و دزدی سعی در دوستی با بلاگرها و سلبیرینیها دارد، جوانی که شیفتهٔ صورتها و بدنهای پلاستیکی چهرههای اینستاگرامی است و در کل بسیاری از پرخاشها و نارضایتیهای درون خانوادهها و درون جامعه، ناشی از توزیع نامتوازن لذت جنسی یا «احساسِ» توزیع نامتوازن لذت جنسی است.
📃 محرومیت جنسی و گسترش خشونت
✍️ #فرهاد_قنبری
@kheradenaab 💯