#عروس_خونبس ❌🔞#عروسی که تموم شد داشتم با مادرم خداحافظی میکردم که شهروز با فریاد گفت:_بسه این مسخره بازیا برو تو
#حجله آماده باش تا بیام ،از لحنش
#ترس تو وجودم پیچید و از خجالت سرخ شدم گفتم:_آقا میشه امشبو بهم فرصت بدید محکم کوبید تو صورتمو و گفت:_نکنه فکر کردی
#عروس این خونه ای؟ تو فقط واسم یه بچه میاری فهمیدی ،مادرم اومد حرفی بزنه که شهروز فریاد زد همه بیرون، بعد به سمتم اومد و در حالی که
#کمربندش رو باز میکرد ...
https://t.me/joinchat/AAAAAFDf3We_1uQpbk0d_A