ما جوانیمان را صرف ساختن کاخهایی شنی از جنس جاهطلبی میکنیم، بعد زندگی شنهای شک را روی برجکهای آرزو و رویاهایمان که با دقت و ظرافت ساختهایم میریزد، آنقدر که دیگر آنها را نمیبینیم. یاد میگیریم که یک زندگی کسلکننده را بپذیریم و از چیزهایی که میخواهیم بگذریم و در زندانی از تنبلی ساکن شویم. کمی خوشحال میشویم از اینکه پنجرههای این زندان آنقدر کوچکاند که نمیشود بیرون را دید و دیگر مجبور نیستیم به کاخمان نگاه کنیم و حسرت بخوریم که شاید اگر کمی بیشتر تلاش میکردیم به آرزوهایمان میرسیدیم.
📚 دیزی دارکر
✍🏻 آلیس فینی
#بریده_کتاب
#پرتو
•[ Khamesh | Mehvar ]•