🔷قصه بیگانگی سیاستمداران ایران با مقوله #رشداقتصادی
🔸گزیدهای از اظهارات
#فرهاد_نیلی در گفت وگو با تجارت فردا:
🔹هر چند افراد دانشگاهی ممکن است دغدغه خود در مورد رشد اقتصادی را در نشستها ابراز کنند اما نشانهای در دست نیست تا نشان دهد که رشد، دغدغه سیاستگذار است. ممکن است هرازگاهی در حد کارشناسان و کارگزاران گفتوگوهایی صورت گیرد؛ اما مساله رشد در سطوح بالاتر تصمیمگیری و سیاستگذاری نه مشاهدهپذیر است، نه تعیینکننده.
🔹در حالی که رشد باید تبدیل به خط قرمز تصمیمات بلندمدت کشور میشد. من به خاطر ندارم رشد اقتصادی به عنوان محدودیت الزامآور در تصمیمات بلندمدت کشور مطرح شده باشد؛ همانطور که ندیدهام تورم یک الزام کوتاهمدت در سیاستگذاری باشد. به لحاظ آماری هم میتوان این ادعا را راستیآزمایی کرد؛ یک جستوجوی ساده در گوگل در کلیدواژههای سخنان سیاستمداران کشور ظرف چند سال گذشته نشان میدهد چند بار رشد اقتصادی از زبان آنها بیان شده است.
به نظرم مشاهدهپذیری رشد در گفتوگوهای سیاستگذاران، سیاستمداران و استراتژیستهای کشور کاملاً مفقود است و این فقدان بیدلیل نیست. دلیلش آن است که جامعه کنونی ایران، به دلیل سلطه اتفاقات بر تصمیمات، جامعه بلندمدتی نیست و افت رشد اقتصادی، آینه تمامنمایی است که میتواند کوتاهنگر شدن جامعه را نشان دهد. وقتی ظرفیت رشد با انحراف معیارهای زیاد به محدوده سه درصد میرسد، نشان میدهد
#جامعه_کوتاهمدت شده و ظرفیت تصمیمگیری و پذیرش تعهدات بلندمدت را ندارد.
🔹 سیاستگذار اصلاً آمادگی ورود به عرصه بازیهای بلندمدت با بازیگران اصلی جهان را ندارد. بنابراین همیشه یا دیر میرسد یا غایب است، یا ساکت و منفعل. در همه تصمیماتی که در بزنگاههای رشد اقتصادی باید گرفته شود، انفعال و سکوت دیده میشود. رشد اقتصادی مسالهای نیست که هر روز بزنگاه آن باشد. بزنگاه رشد اقتصادی، برای تغییر ریل قطار اقتصاد، ممکن است هر چند سال یکبار اتفاق بیفتد. از آن پس، تا سالها قطار روی همان ریل حرکت میکند.
اگر رو به عقب برگردیم، در تصمیمات کلیدی که میتوانست سرنوشتساز باشد و ریل حرکت ما را مشخص کند، ما معمولاً یا دیر رسیدهایم یا اصلاً نرسیدهایم و نتوانستهایم در تعهدات بلندمدت مشارکت داشته باشیم.
🔹اگر امروز میبینید که رشد 1.5 درصدی باعث خوشحالی سیاستگذار است، علتش این نیست که نگران رفاه مردم بودند و حالا میگویند چه خوب که رشد داشتهایم و سفره مردم ممکن است بزرگتر شود؛ خیر، این رشد را صرفاً به این دلیل میخواهند که نشان دهند تصمیمات غیراقتصادی، زیان زیادی به منافع اقتصادی مردم وارد نکرده است. در حالی که برای کشوری مثل ما رشد کمتر از 4.5 درصد اصلاً خوشحالی ندارد. ما به نرخهای رشد بسیار بیش از این نیاز مبرم داریم اما گفتمان رشد در جامعه ما اصلاً جایگاهی ندارد؛ حتی در گفتوگوهای روشنفکری هم به این مساله توجهی نمیشود.
🔹به خاطر ندارم تاکنون یک تصمیم سیاستی به خاطر آسیبی که ممکن است به رشد وارد کند، کنار گذاشته شده باشد. تاکنون نشنیدهام که رشد در تصمیمات بلندمدت کشور، در حوزههای امنیتی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و بهخصوص قضایی، به عنوان یک محدودیت ظاهر شده باشد.
🔹اقتصاد در تعامل با سیاست حرفهای بسیار شفاف و روشنی دارد؛ اقتصاد میگوید؛ تصمیمهای کوتاهمدت نباید روی تورم اثر بگذارد، تصمیمهای بلندمدت هم نباید روی رشد اثر نگذارد. کیفیت رشد هم با اثر آن روی کاهش فقر، بیکاری و حفظ محیط زیست و منابع طبیعی مشخص میشود. این گفتمان از محدوده گروهی از اقتصاددانان بیرون نمیرود. من سراغ ندارم که در میز سیاستگذاری، یکی از گزینهها به دلیل اینکه ممکن است به ظرفیت رشد کشور لطمه بزند کنار گذاشته شده باشد.
@khabarha_nazarha