View in Telegram
قسمت چهارم https://t.center/ketabkhan0 دریابندری فقط یک مترجم یا نویسنده نبود. او یک منتقد تیزبین بود و یک مصاحبه کننده و مصاحبه شونده باهوش. شاید یکی از بهترین گفت وگوهای او، گفت وگو با ناصر حریری باشد که در کتاب «یک گفت وگو: ناصر حریری با نجف دریابندری» منتشر شد. این گفت وگو را که ناصر حریری تنظیم کرده بود، دریابندری ویرایش و بازنویسی کرد. از سوی دیگر نقدهای او جنجال برانگیز بود. او «بوف کور» صادق هدایت را «زیادی منحط»، «ملکوت» بهرام صادقی را «خرت وپرت» و «سنگ صبور» صادق چوبک را «کوششی رقت آور برای اثبات وجود» می دانست. نقد دریابندری روی کتاب «شوهر آهوخانم» نوشته علی محمد افغانی از نمونه های قابل اعتنای نقد داستان است. زوال نجف سیروس علی نژاد در یادداشتی بلند سال های آخر زندگی نجف دریابندری را اینطور به تصویر کشیده است: «اما نجف سال های اخیر دیگر آن نجف سابق نیست. گاهی می پرسم چه می نویسی؟ می گوید هیچ! سکته های پی درپی مغزی او را از توش و توان انداخته است. فراموشی ضربه ای به او وارد کرده که اغلب چیزها را به یاد نمی آورد. کسی که به گفته صفدر تقی زاده قصاید بلند زبان فارسی را از بر بود از به یادآوردن حرف های دیروز خود عاجز شده است. از همه هوش و حواس او که شهره شهر بود تنها دو چشم با هوش برایش مانده است... مثل پیرمردی که از نبرد با دریا بازگشته باشد، قوی بنیه، درشت اندام و خوش سیما بر تخت غنوده بود و با دیدن دوستانی که بر درگاه اتاق ظاهر می شدند، دستی تکان می داد. این علامت این بود که حرف نمی تواند بزند. البته این اواخر او حرف چندانی هم نمی زد. روزهای جمعه که دوستان به دیدارش می روند در مجلس می نشست و با نگاهش حاضران را سیر می کرد یا سرش را در کتابی فرو می برد و در فکر شنیدن بحث های دیگران نبود. اما حضور خاموشش همچنان مجلس را برپا می داشت. آیا از این پس هم برپا خواهد داشت؟» نجف دریابندری نیمه اردیبهشت سال 99 در 90 سالگی درگذشت، در سال قرنطینه؛ اما پیش از این اردیبهشت او دچار زوال شده بود. *این مطلب بنا بود شهریورماه همزمان با زادروز نجف دریابندری منتشر شود که به سبب درگذشت های پی درپی نویسندگان و شاعران و انتشار سوگنامه های شان تا امروز به تعویق افتاد.
Telegram Center
Telegram Center
Channel