H.H.Schaeder . “ Die Orient und das griechische Erbe “ , ZDMG , 96 , (1942) , S. 245
۲.یاقوت،معجم البلدان،جلد ۲،ص ۸۷۷(چ : ووستنفلد)به نقل از کریستن سن،ایران در زمان ساسانیان،ص ۴۴۱.
۳.در وندیداد از سه نوع معالجه یعنی"کارد"(جراحی)و"گیاهان"و"کلام مقدس"(منتره)نام برده می شود و در کتاب سوم دینکرد هم پنج نوع معالجه یادآور می شود:"کلام مقدس،آتش،گیاهان،کارد و داغ".که مقصود از داغ و بخور دادن با برخی گیاهان به ویژه گیاهان معطر است که با کلام مقدس یعنی اوراد و دعاها همراه می شده است.
۴.نامه های منوچهر چاپ دابار(بمبئی ۱۹۱۳)نامۀ دوم،بند ۲.
۵.دینکرد،چاپ مدن(بمبئی ۱۹۱۱)،ص ۴۲۰.
۶.بیرونی،آثارالباقیه،ص ۹۹، ۲۱۷ ، ۲۱۹ ،۲۲۱.
۷.ابن ندیم،الفهرست،ص ۴۴۶.
۸.به طور مثال"کتاب انفاق فلاسفه و اختلافهم فی خطوط کواکب".الفهرست،ص ۴۹۲.
۹.به پهلوی :
Zike šatro – ayār = zig I sahryārān
۱۰.کلمه ی زیج صورت قدیمی تر"زه"بوده است که در اصل به معنی ریسمان است و به تارهای پارچه نیز اطلاق می شده است.به مناسبت تشابه خطوط"جداول عددی"به رشته های تار دستگاه بافندگی،جداول مربوط به کواکب نیز"زیج" خوانده شد که بعدها به صورت اصطلاحی برای آن ها در آمد(لغت نامۀ دهخدا).
۱۱.برخی محققان اسلامی،اساس نجوم ایرانی را از منشأیی هندی می دانند.برای آگاهی های بیشتر رجوع کنید به:کرلو آلفونسو نالینو،تاریخ نجوم اسلامی،ترجمه احمد آرام،(تهران ۱۳۴۹)،ص ۲۳۹.
نالینو همچنین زیج بتانی یا زیج صابی را در سه جلد با حواشی مفصل منتشر کرده است(میلان ۱۸۹۹ تا ۱۹۰۷).ابوعبدالله بتانی در سال ۳۱۷ قمری وفات یافت (الفهرست،ص 500).
۱۲.خوارزمی،مفاتیح العلوم،ص ۱۳۴ و بعد.اصطلاحاتی مانند اوج،جوزهر (=گوزچهر به معنی چهره ی کروی گرد مانند گردو)،کروچه (=قطعه)،دهج(= دهه)،زیج (= زه)کنار روزی و کنار شبی(نام دو ستاره که در پایان روز و شب قابل رؤیت است).هیلاج(نام ستاره ای است،به معنی لغوی:زن خانه)،پُر ماهی(=بدر)و نیم پُری(=شب هفتم ماه )و غیره.مقایسه کنید با:محمد محمدی ، فرهنگ ایرانی ... ، ص ۲۶۱ و بعد.برای آگاهی بیشتر پیرامون نجوم ایرانی و اسلامی رجوع کنید به:سید حسن تقی زاده،بیست مقاله(تهران ۱۳۴۶)،ص ۲۸ و بعد.
۱۳.الفهرست ، ص ۴۳۵.
14.Teucros
۱۵.الفهرست(ص ۴۸۵)توضیح می دهد که تینکلوس بابلی از جمله هفت دانشمندی بود که طبق روایات،ضحاک یکی از هفت خانه ستارگان هفت گانه را به او واگذار کرد.وی صاحب کتاب الوجود و الحدود است.
۱۶.تقی زاده:بیست مقاله،ص ۳۲ و بعد.علاوه بر آن نالینو اطلاعات سودمندی درباره ی ورود نجوم یونانی به ایران ارائه می دهد؛تاریخ نجوم ایرانی اسلامی،ص ۲۴۴ و بعد.
17.Valens
18.Anthologiai
بن مایه:میراحمدی.مریم،تاریخ تحولات ایران شناسی،ج۱،تهران،طهوری،۱۳۸۹