View in Telegram
کتابخانه FFRF
آیا وندیداد بازگو کننده احکام آیین زرتشتی در ایران باستان است؟! نویسنده:اشکان دهقان 👇
نگاهی کوتاه: وقتی وندیداد را به بررسی می‌کنیم، در می‌یابیم که ناهمگونی‌ها فراوان است، به طوری که بخش‌های مختلف آن گویی در یک دوره نگارش نیافته‌اند. به طوری که فرگردهای ابتدایی و انتهایی آن سبک نگارش متفاوتی دارند و گویی کهن تر هستند. هیچ موردی وجود ندارد که اثبات کند احکامی که در وندیداد آمده است را خود زرتشت ارائه داده است. شاید سالها پس از زرتشت برخی از موبدان در مکاشفات خود به چنین احکامی رسیده باشند که با اندیشه‌های زرتشت فاصله فراوانی داشته است. اساسا به نظر می‌رسد خود زرتشت احکامی ارائه نداده است که پیروان آیین زرتشتی ملزم به اجرای آن احکام در همه دوره‌ها باشند... بارها دیده‌ایم و شنیده‌ایم که احکامی از ایران باستان می‌گویند و به اوستا و اکثرا وندیداد استناد می‌کنند. مانند همیشه ایران ستیزان هم به قضیه ورود می‌کنند و پس از افزودن موارد دلخواه در راستای اهداف خود گام بر می‌دارند! البته ما در بررسی‌های تاریخی ادیان و مذاهب همواره باید شرایط زمانی را در نظر بگیریم. اما به هر حال باید پذیرفت که برخی از احکامی که در وندیداد آمده است، عجیب به نظر می‌رسند. سوال اساسی و مهم این است که آیا این احکام را شخص زرتشت ارائه داده است؟ همچنین سوال دیگر این است که این احکام اصلا اجرا می‌شدند؟! سوال اساسی دیگر این است که مربوط به چه دوره‌های بودند؟! واقعیت آنکه هیچ موردی وجود ندارد که اثبات کند این احکام و قوانین را خود زرتشت ارائه داده است و اتفاقا شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد بخش‌هایی پس از زرتشت، شاید نزدیک به هزار سال پس از او به اوستا افزوده شده است. ما فقط می‌توانیم بگوییم گاهان از سروده‌های زرتشت است و درباره بخش‌های مختلف اوستا و اینکه در چه زمانی و توسط چه کسانی نگارش یافته اند، پژوهش‌ها ادامه دارند. نکاتی درباره اوستا و وندیداد باید توجه داشت که اوستا کتابی مانند قرآن یا کتب مقدس ادیان دیگر نیست که پیروان آیین زرتشتی اعتقاد داشته باشند همه آن به زرتشت وحی شده است! بلکه اوستا مجموعه‌‌ای از متون باستانی است که به مرور گردآوری شده است. بنابراین حتی درباره تاریخ نگارش بخش‌های مختلف آن در میان پژوهشگران اختلاف نظر وجود دارد. دکتر جلیل دوستخواه  درباره اوستا توضیحات قابل توجهی داده است که در اینجا بخش‌هایی از آن را می‌آوریم: آنچه امروزه به نام اوستا در دست داریم و از چند سده پیش از این در دانشگاه‌ها و مراکز علمی بزرگ جهان محور پژوهش‌های اوستا شناختی بوده، به سبب کاهش‌ها و افزایش‌ها و جابجایی‌ها و دستکاری‌های فراوانی که در طول تاریخ در آن راه یافته، نابسامان و ناهمگون است. از همین رو پژوهش در این نامه کهن و شناخت دقیق مفاهیم و رازها و اشاره‌های آن، کاری است دشوار … در طول بیش از یک هزاره اخیر، دست نویس‌های بازمانده اوستا تنها به صورت متن‌های ورجاوند دینی زرتشتیان، در ایران و هندوستان در اختیار خود آنها بود و در آیین‌های مذهبی ایشان خوانده می‌شد و دیگران یا از وجود آنها هیچ خبری نداشتند و یا از راه اشاره‌ها و یادآوری‌های پراکنده، مطالب افسانه گونه و بی بنیادی درباره آنها به خاطر سپرده بودند (دوستخواه، ۱۳۸۵: ج۱، صص سه و چهار). وقتی وندیداد را به صورت ویژه مورد توجه قرار دهیم، در می‌یابیم که این ناهمگونی‌ها بسیار قابل توجه است. گویا بخش‌های مختلف وندیداد در یک دوره نگارش نیافته‌اند. به طوری که فرگردهای ابتدایی و انتهایی آن سبک نگارش متفاوتی دارند و گویی کهن‌تر هستند. جلیل دوستخواه در این باره می‌نویسد: دو فرگرد نخستین و چهار فرگرد واپسین «وندیداد» سبک نگارش و محتوای متفاوت با دیگر فرگردها دارند و احتمالا بازمانده‌ای است از اساطیر کهن آریایی که نمی‌دانیم به چه علت با فرگردهای سوم تا هجدهم همراه و در یک مجموعه آمده است (دوستخواه، ۱۳۸۵: ج ۲، ص ۶۵۵). تاکید می‌کنیم که هیچ منبع و دلیلی وجود ندارد که نوشته‌های وندیداد را خود زرتشت نوشته باشد و بررسی های زبان شناسی آن را رد می‌کند. اکثر موارد عجیب که ایران ستیزان به آن استناد می‌کنند مربوط به همان فرگردهای سوم تا هجدهم است
Telegram Center
Telegram Center
Channel