کتابسوزی در ایران
👇👇
مقدمه:
نماینده داریوش شاه در مصر میگوید:«….به کتابخانهها کتاب دادم و جوانان را بدانها داخل کردم….»
ابومعشر (بلخی) منجم نیز چنین می گوید:
پادشاهان ایران بیاندازه به حفظ و نگاهداری دانشهای بشری توجه و علاقه مبذول میداشتند و به همین منظور برای نگاهداری آنها از گزند حوادث و آفات سماوی و ارضی اوراقی برگزیدند که در برابرگذشت زمان ایستادگی میکرد و از عفونت و پوسیدگی مصون میماند. این اوراق پوست درخت خدنگ بود که آن را توز مینامیدند.
☑️در دوران امویان و پس از آنکه خوارزم برای بار دوم توسط عربها فتح شد، بنا به شواهد منابع تاریخی نابودی بزرگی رخ داد به طوری که دانستن از گذشته خوارزم دشوار شد. ابوریحان بیرونی در این باره نوشته است:
قتبه بن مسلم [سردار عرب] هر کس را که خط خوارزمی میدانست از دم شمشیر گذرانید و آنانکه از اخبار خوارزمیان آگاه بودند و این اخبار و اطلاعات را میان خود تدریس می کردند را نیز به دسته پیشین ملحق ساخت بدین سبب اخبار خوارزم طوری پوشیده ماند که پس از اسلام نمی شود آنها را دانست... (بیرونی، ١۳۸۹: ص ۵۷).
☑️ابن خلدون نوشته است که وقتی سعد بن ابی وقاص بر مدائن (پایتخت ساسانیان) دست یافت درآنجا کتابهای بسیار دید. نامه به عمر بن خطاب نوشت و در باب این کتابها دستوری خواست. عمر در پاسخ نوشت که آن همه را به آب افکن که اگر آنچه در آن کتابها هست، سبب راهنمایی است خداوند برای ما قرآن فرستاده است که از آنها راه نماینده تر است و اگر در آن کتابها جز مایه گمراهی نیست، خداوند ما را از شر آنها در امان داشته است. از این سبب آن همه کتابها را در آب یا آتش افکندند (ابن خلدون. ص ۶ – ۲۸۵ به نقل از زرین کوب، ١۳۸۴: ص ١١۷-١١۸)
#کتابسوزی_اعراب_مسلمان
https://t.center/ketabkhaFFRF