میثاق : « در حال ورزش کردن تو اتاقش » ... خسته شدم ...
ا/ت : « وارد اتاق میشه » ... خسته نباشی آقاییم ، گشنت نیست ؟؟؟
میثاق : سلام بیب ، رژیمم ، مرسی !!!
ا/ت: حیف شد خب ، نون خامهای گرفتم 😁
میثاق: نوش جونت بیب ، نمیتونم شیرینی بخورم
ا/ت: « با خبیثی تمام یدونه شیرین در میاره و میخوره » ... هوووووووم ، خوشمزس
میثاق: « آب دهنشو قورت میده » ... روی لبت خامه هست ؟؟؟
ا/ت: کجا ؟؟؟(دستش میکشه رو لبش) پاک شد ؟؟؟
میثاق: نه ... یکم پایین تر
ا/ت: الان رفت؟
میثاق : ای بچهی دست و پا چلفتی یه ذره خامه رو نمیتونی از رو صورتت پاک کنی؟(همونجایی که خامهای شده رو میبوسه)بخاطرت رژیممو هم میشکنم بیبی.
ا/ت: وای ددی جذابمم🥹