#هجو_کاشان_و_قم انگیزه سرودن هجویات در حق قم و کاشان، طعن در تشیع این دو شهر است، آنهم زمانی که عموم ایرانیان سنی بودند. گاهی هجو و لعن از جانب کاشیان دیگری که #اهل_سنت بودهاند صورت گرفته و از جاده انصاف خارج شده است. از جمله حمله شدید #نجمالدین_ابوبکر_راوندی (قرن ششم) نویسنده کتاب معروف #راحهالصدور بر #شیعیان_کاشان و اشاره به کتابی که در رد عقیده ایشان نوشته است:
«#رافضیان_کاشان علیهم اللعنه آن ظالمان (مهاجمان؛ نیروهای برکیارق) را بر آن میداشتند که ولایت می کندند و به شهر می آوردند و بدیشان می فروختند و هفتاد دو فرقه طوایف اسلام هیچ را ملحد نشاید خواند و لعنت نشاید کرد الا #رافضی را که ایشان اهل قبله ما نیستند و اجتهاد مجتهدان باطل دانند و نماز پنج گانه را با سه آورده اند و زکات برداشته یعنی که #ابوبکر_صدیق در آن غلو کرد و از اهل رده بستد و بحج بطوس روند هزار مرد کاشی را حاجی خوانند که نه کعبه دید و نه ببغداد رسید بطوس رفته باشد ، و خبری از #عایشه_صدیقه رضی الله عنها روایت کنند تا کس نگوید که دروغست که هر چه بزیارت #طوس رسد بهفتاد #حج مقبول باشد و دعاگوی را خویشی بود گفته است همچنانک مار کهن شود اژدها گردد، رافضی که کهن شود #ملحد و #باطنی گردد و شرح فضایج و قبایج رافضیان و خُبث عقیدت ایشان در کتابی مفرد آوردهام و #شمس_الدین_لاغری این بیتها خوش گفت، شعر؛ "خسروا هست جای باطنیان #قم_و_کاشان_و_آبه_و_طبرش آبروی #چهار_یار بدار واندرین چار جای زن آتش پس #فراهان بسوز و #مصلحگاه تا چهارت ثواب گردد شش" (راحهالصدور، ص 395)