مضمون در فن شعر عصر صفوی
محمود فتوحی رودمعجنی
فصلنامهی نقد ادبی
واژۀ مضمون از کلیدواژههای اصلی فن شعر فارسی در سبک هندی است. این واژه که از میانۀ قرن دهم به یک اصطلاح فنی در هنر شعر فارسی بدل شده است مترادف «معنی، محتوا، مفهوم، منطوق، مقصود یا فحوا و لحن کلام» نیست. مسأله این مقاله بازشناسی ماهیت مضمون به عنوان هنرسازۀ اصلی مکتب نازکخیالی (سبک هندی) است. مقاله میکوشد چیستیِ «مضمون» و سازوکار «مضمونبندی» را از دیدگاه شاعران و تذکرهنویسان آن دوره بازشناسد. برای این منظور نخستین کاربردهای مضمون در مقام یک اصطلاح فن شعر را از پایان قرن دهم تا پایان قرن دوازدهم رصد کرده و هشت ویژگی مضمون را از خلالِ سخن شاعران و منتقدان سبک هندی شناسایی نموده و در نهایت تعریفی از مضمون ارائه کرده است. همچنین بر اساس سه فعل پر کاربرد مرتبط با مضمون (یافتن، بستن، رساندن)، سه فرایند مضمونآفرینی در سبک هندی را از هم متمایز ساخته است. و به روند رو به پیچیدگی صناعت مضمون از صائب تبریزی تا ناصر علی سرهندی در پایان قرن دوازدهم اشاره کرده است.
http://lcq.modares.ac.ir/article_15416.html