کارخانه

🔻چهل و دومین شماره ماهنامه کارخانه با عنوان "صیانت از منابع” منتشر شد

🔹ماهنامه کارخانه، رسانه راهبردی شرکت فولادمبارکه در حوزه صنعت و معدن است که با هدف تبیین نقش پیشرانی بنگاه‌های بزرگ در مسیر توسعه و تعالی کشور منتشر می‌شود و با نگاهی آینده‌پژوهانه سعی دارد با بیان دیدگاه‌های صاحب‌نظران و اندیشمندان، امکان هم‌اندیشی، تضارب‌ آرا و تبادل‌نظر را فراهم سازد تا در چارچوب یک پیوست رسانه‌ای چند سو نگر، بستری شایسته برای تحقق گام دوم گروه فولاد مبارکه فراهم سازد.

در این شماره می‌خوانید؛
🔸صیانت از منابع
چرا انتقال به اقتصاد چرخشی ضرورت ورود بنگاه‌ها به دنیای آینده است؟
🔹همگرایی برای توسعه
چرا ارتقای سطح اعتماد جامعه، برای تقویت واحدهای تولیدی اهمیت دارد؟
🔸گذار انرژی در ۳سناریو
آنالیز هزینه فایده احداث نیروگاه خورشیدی برای صنایع چه چیزی را نشان می‌دهد؟
🔹پیشرانان برنده
مدیریت تیم‌های اجرایی در حوزه صنعتی چگونه انجام می‌شود؟

🔻از طریق لینک زیر می‌توانید نسخه الکترونیکی ماهنامه کارخانه را دریافت نمایید.

http://msc.ir/s/vZ

🆔 @mobarakehsteel_co

پاتیل

🔻چهل و یکمین شماره ماهنامه کارخانه با عنوان "خلق ارزش” منتشر شد.

🔹ماهنامه کارخانه، رسانه راهبردی شرکت فولادمبارکه در حوزه صنعت و معدن است که با هدف تبیین نقش پیشرانی بنگاه‌های بزرگ در مسیر توسعه و تعالی کشور منتشر می‌شود و با نگاهی آینده‌پژوهانه سعی دارد با بیان دیدگاه‌های صاحب‌نظران و اندیشمندان، امکان هم‌اندیشی، تبادل‌نظر و تضارب‌آرا را فراهم سازد تا در چارچوب یک پیوست رسانه‌ای چند سونگر، بستری شایسته برای تحقق درست گام دوم شرکت فولادمبارکه را فراهم سازد.

در این شماره می‌خوانید؛
🔸خلق ارزش
تولید بر مدار ارزش، چگونه راه سودآوری پایدار را برای بنگاه‌های بزرگ هموار می‌کند؟
🔸تله تسهیلات تولید
تنگنای تامین مالی از بانک‌ها، چگونه به مانعی فراروی تولید تبدیل شد؟
🔸توسعه با چشمان باز
آیا تامین پایدار سنگ آهن به چالش بزرگ صنعت فولاد کشور تبدیل می‌شود؟
🔸فرصت‌سازی ژئوپلیتیک
چرا رهبران کسب‌وکار، در سال ۲۰۲۴ نسبت به تجارت جهانی خوش‌بین هستند؟
🔸از پنبه تا تراشه
گروه صنعتی تاتا، چگونه با خلق ارزش، اقتصاد هند را دگرگون کرد؟

🔻چهلمین شماره از ماهنامه تحلیلی کارخانه با عنوان "روایت بی‌تابی" منتشر شد

🔹ماهنامه کارخانه، رسانه راهبردی شرکت فولادمبارکه در حوزه صنعت و معدن است که با هدف تبیین نقش پیشرانی بنگاه‌های بزرگ در مسیر توسعه و تعالی کشور منتشر می‌شود و با نگاهی آینده‌پژوهانه سعی دارد ضمن بیان دیدگاه‌ صاحب‌نظران و اندیشمندان، امکان هم‌اندیشی، تبادل‌نظر و تضارب‌آرا را فراهم سازد تا در چارچوب یک پیوست رسانه‌ای چند سونگر، بستری شایسته برای تحقق درست گام دوم شرکت فولادمبارکه را فراهم سازد.

در این شماره می‌خوانید؛
🔸روایت بی‌تابی
چگونه می‌توان بنگاه‌های بزرگ را در برابر محدودیت‌ها تاب‌آور کرد؟
🔸دوقلوی دیجیتال
فن‏‌آوری‏‌های دیجیتال، چگونه بخش‏‌های تولیدی را متاثر می‌سازند؟
🔸تردیدهای توسعه صنعتی
آیا مکانیسم بازار آزاد، سیاست‌ حمایت از توسعه صنایع ملی را با تردید روبه‌رو می‌سازد؟
🔸جنگ جهانی انرژی
صنایع بزرگ چگونه با استفاده از انرژی‌ تجدیدپذیر هزینه‌های خود را کاهش می‌دهند؟

🔻شما می‌توانید نسخه الکترونیکی ماهنامه کارخانه را از طریق لینک زیر دریافت نمایید:

Https://msc.ir/s/pD

🆔 @mobarakehsteel_co

‍ 🔰دوباره فولاد؛ دوباره تحریم


✍️مالک شیخی
روز گذشته ۳۰ نفر از سناتورهای آمریکا با نامه‌ای که خانم کیتی بریت به بایدن نوشت، خواستار تحریم فولاد ایران شدند.

اگرچه پولتیکو، او را در نظرات افراطی، هم‌رده ترامپ می‌داند و این چندمین بار است که فولاد ایران تحریم می‌شود اما این نامه حاوی مطالب مهمی است که توجه به آن چه برای سیاستگذاران و چه برای مسئولین فولاد کشور قابل تامل است. تاکید نامه اخیر بر تحریم *«صادرات فولاد»* ایران است. موضوعی که نشان می‌دهد دشمن متوجه اهمیت صادرات سودده فولاد کشور است و با عبارت «Steel is one of Iran’s most lucrative export markets» از آن یاد می‌کند، فلذا برای فلج کردن آن از هر تلاشی فروگذار نمی کند.
نقشه‌ای که گویا برخی از افراد داخلی نیز پازل آن را ناخواسته با بخشنامه‌های خلق الساعه تکمیل می‌کنند.

همانگونه که سال گذشته اعمال عوارض صادراتی در اوج قیمت‌های جهانی، فرصت طلایی رقابت صادرات را از ما گرفت.

با این همه اما نسبت صادرات به تولید فولاد اگرچه در سال گذشته به شاخص ۳۳ درصد جهانی نرسید اما از میانگین سه سال گذشته فراتر رفت. بطوری که ایران در ۲۰۲۲ موفق شد *جایگاه چهارم جهان* از منظر شاخص سهم صادرات از تولید فولاد را در جهان تصاحب کند و بالاتر از ژاپن و روسیه قرار گیرد.

نکته مهم‌تر این است که سناتورهای آمریکایی در این نامه صادرات فولاد را هم‌توان با نفت می‌دانند که تحریم آن می‌تواند در حد نفت برای ایران با اهمیت باشد. عبارتی که نشان می‌دهد هدفگذاری فولادسازان ایران برای جایگزینی *«اقتصاد فولادی»* به جای *«اقتصاد نفتی»* درحال تحقق است و دشمن به هراس افتاده است.


🔎 کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

🔰رقابت بر سر منابع
آیا استرالیا انحصار چین را در مواد معدنی حیاتی می‌شکند؟
 
 
همان‌طور که تولیدکنندگان نفت در دهه 70 میلادی از آن به عنوان ابزار فشار استفاده می‌کردند، تسلط چین بر عرضه و فرآوری فلزات مهم هم می‌تواند تهدیدآمیز باشد.
 
کبالت، گرافیت، لیتیوم، نیکل، فلزهای خاکی کمیاب و غیره، به این دلیل حیاتی نامیده می‌شوند که در صنایع دفاعی، گوشی‌های هوشمند و دیگر تکنولوژی‌های دیجیتال از آنها استفاده می‌شود. تعداد زیادی از این مواد هم برای ساخت توربین‌های بادی، باتری‌ها و خودروهای برقی ضروری هستند. آینده انرژی پاک بدون آنها غیرقابل تصور است.
 
چین تقریبا انحصار بسیاری از این مواد معدنی دنیا را در اختیار دارد. این کشور تقریبا 90درصد فلزهای خاکی کمیاب فرآوری‌شده را عرضه می‌کند. چین را می‌توان بزرگ‌ترین فرآوری‌کننده لیتیوم دانست. در منطقه هند و اقیانوس آرام، این موضوع باعث می‌شود استرالیا، ژاپن، کره‌جنوبی و کشورهای دیگر به دنبال تامین‌کننده دیگری باشند ، فرآیندی که جغرافیای سیاسی جدیدی را بر مبنای منابع، تعریف می‌کند.
 
استرالیا بزرگ‌ترین تولیدکننده لیتیوم، سومین تولیدکننده کبالت و چهارمین تولیدکننده فلزهای خاکی کمیاب در دنیاست؛ اما در فرآوری مواد معدنی حرفی برای گفتن ندارد. این کشور قصد دارد تا سال 2030 به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان مواد معدنی حیاتی فرآوری‌شده تبدیل شود.
 
استرالیا، به عنوان یکی از شرکای تجارت آزاد آمریکا، امیدوار است بر اساس «قانون کاهش مالیات» مصوب دولت جو بایدن، مشمول یارانه‌های سبز شود. در ماه آوریل، هیاتی از تولیدکنندگان استرالیایی به توکیو رفتند، به این امید که سرمایه‌گذاری ژاپنی‌ها و قراردادهای خرید بلندمدت، همان کاری را با صنعت مواد معدنی حیاتی استرالیا انجام دهد که قبلا برای گاز و سنگ آهن انجام داده بود، بخش‌هایی که حالا به شکوفایی رسیده‌اند.
 
کره جنوبی که در حوزه خودروهای برقی و باتری‌‌ جاه‌طلبی جهانی دارد، به طور خاص در رقابت بین آمریکا و چین بر سر این مساله، آسیب‌پذیر به نظر می‌رسد. کره جنوبی مشارکت‌هایی را با کشورهایی مثل استرالیا، اندونزی، قزاقستان و همچنین اتحادیه اروپا شروع کرده است. همچنین به گروه «مشارکت تضمین منابع» به رهبری آمریکا که سال گذشته تشکیل شد، پیوسته است.
 
تایوان و هند نیز روش‌های خود را برای به‌کارگیری استراتژی‌های جدید مواد معدنی حیاتی در پیش گرفته‌اند. تقریبا در همه موارد، چالشی که وجود دارد، قفل چین در فرآوری است که توسعه آن هزینه‌بر، پیچیده و احتمالا برای محیط‌زیست خطرناک است.
 
حالا ریسک‌های تسلط چین بر این بازار افزایش یافته است. برای ژاپن، این ریسک‌ها در سال 2010 عیان شد؛ زمانی که چین صادرات فلزهای خاکی کمیاب به این کشور را به تلافی اختلاف بر سر چند جزیره مورد مناقشه متوقف کرد. سال گذشته  چین تهدید کرد در اعتراض به فروش سلاح به تایوان توسط آمریکا، دیگر به شرکت‌های «لاکید مارتین» و «ری‌تئون تکنولوژی»، دو پیمانکار صنایع دفاعی آمریکایی، مواد معدنی حیاتی نخواهد داد.
👈ماهنامه کارخانه

@kharkhanehonline

https://t.center/karkhanehOnline

🔰پرواز ققنوس عربی
صرفه‌های مقیاس چگونه شرکت المعادن را متحول ساخت؟


شرکت المعادن (Ma'aden) بزرگ‌ترین شرکت‌ معدنی در عربستان سعودی است که در زمینه استخراج و فرآوری مواد معدنی فعالیت می‌کند و به منظور توسعه معادن و بهره‌برداری از منابع طبیعی این کشور تاسیس شده است.

این شرکت به عنوان یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های معدنی در منطقه و جهان، نقش مهمی در توسعه صنعت معدن و اقتصاد عربستان سعودی دارد. افزایش مقیاس تولید این ابربنگاه اقتصادی طی زمان سبب شده است المعادن از مزیت¬های مقیاس برخوردار شده و بهره¬وری تولید خود را افزایش دهد.

ارزش این بنگاه معدنی در حالی در گزارش سال 2022 وب سایت ماینینگ 43میلیارد دلار تخمین زده شده که برنامه‌های عربستان برای این شرکت، روی گسترش ارزش بازار المعادن تا سقف 250 میلیارد دلار حکایت دارد. این مهم جز به مدد دارایی‌های شگفت‌انگیز و بهره‌وری بالای ناشی از مدیریت اصولی و مبتنی بر صرفه‌های مقیاس ممکن شده است.

در این راستا گروه المعادن تلاش دارد با جانمایی خود در زنجیره مواد معدنی جدیدی که حول محور دو مفهوم برون‌سپاری به دوستان و متنوع سازی تامین می‌شود، مسیری متفاوت از گذشته را طی کند. مسیری که در نهایت نه تنها امکان کسب درآمد هنگفت را برای صندوق ثروت عربستان سعودی حاصل خواهد آورد که احتمالا موجبات صنعتی شدن این کشور از مسیر برخورداری از مواد اولیه حیاتی را تسهیل خواهد کرد.

در شرایطی که ایالات متحده آمریکا فلز مس را در ردیف مواد حیاتی و امنیتی قرار داده است، بازیگری المعادن در بخش‌های مس، طلا، فولاد و زغال سنگ می‌تواند ایده‌های طراحان برنامه بلندمدت رشد المعادن را محقق سازد.

معدن‌کاری هوشمند، کاوش و اکتشاف مبتنی بر متنوع سازی استخراج مواد، استخدام نیروی انسانی متبحر در کنار سرمایه‌گذاری روی پروژه‌های راهبردی موحب شده تا چشم‌انداز گروه المعادن همزمان که متهورانه است، مبتنی بر ایده‌های توسعه پایدار نیز باشد. این موضوعات البته ملزومات و پیش‌نیازهایی دارد که ناشی از مدیریت علمی و مبتنی بر آموزه‌های اقتصادی است و بر صرفه‌های مقیاس استوار است.

بهره‌برداری از این صرفه¬های مقیاس موجب شده است عربستان سعودی در حوزه¬های مختلف اقتصادی و تجاری، به موفقیت‌های متعددی دست پیدا کند.

در سال 2021 میلادی، المعادن 18درصد از کل تجارت فسفات جهان را به خود اختصاص داد. با وجود نزدیکی معادن فسفات در شمال عربستان سعودی و نزدیکی به بازارهای پرچشم‌انداز در جنوب آسیا و شرق آفریقا، عربستان در موقعیت مناسبی برای تامین نیازهای جهانی قرار دارد.

علاوه بر این، از آن¬جا که فسفات به عنوان یک افزودنی غذایی رایج در صنایع غذایی استفاده می‌شود، عربستان سعودی در حال حاضر به یک بازیگر اصلی در پایداری جهانی تامین غذا تبدیل شده است. همچنین طبق گزارش سال 2022 انجمن جهانی طلا، عربستان سعودی رتبه دهم تولیدکنندگان طلای جهان را به خود اختصاص داده است و 7/1درصد از کل طلای استخراج شده در جهان را تولید می‌کند.

در زمینه اشتغال نیز زنجیره تولید صنعتی شرکت المعادن، موفق به ایجاد 25 هزار شغل شده است که از این مقدار نزدیک به 6 هزار شغل به طور مستقیم توسط این بنگاه ایجاد شده است و حدود 74 درصد این کارگران و کارمندان از نیروی کار داخلی تامین شده است.
منبع: ماهنامه کارخانه
👈ماهنامه کارخانه

@kharkhanehonline

https://t.center/karkhanehOnline

🔰 گلوگاه توسعه
چرا چالش نیروی انسانی در توسعه اقتصاد دیجیتال کشور پررنگ است؟

✍️آسیه حاتمی
مدیرعامل شرکت ایران‌تلنت

هر اقتصاد توانمندی برای توسعه نیازمند منابع مالی، انسانی و طبیعی است و هرکدام از این منابع در جای خود می‌توانند به رشد اقتصادی هر کشور کمک کنند. اگر شما به یک اروپایی بگویید در کشوری زندگی می‌کنید که 80میلیون جمعیت دارد اما این کشور نتوانسته است از چنین سرمایه‌ای برای رشد اقتصادی خود استفاده کند، قطعا دچار حیرت و تعجب می‌شود.

امروزه جمعیت، ماده خام توسعه اقتصادی است که البته این نیروی انسانی ابتدا باید اشتغال‌پذیر شود تا بتوان از آن به عنوان یک منبع استفاده کرد. این در حالی است که در ایران به‌رغم جمعیت قابل توجهی که در حوزه نیروی انسانی وجود دارد اما اشتغال‌پذیری با چالش مواجه است.

اما چرا نیروی انسانی در ایران تمایل چندانی به اشتغال‌پذیری ندارد؟ می‌توان اشاره کرد که مقولاتی مانند عرضه و تقاضا، تعیین استراتژی سرمایه گذاری و... به رفتار حکمران وابسته است. در زمینه آموزش و پرورش نیز دوره‌های آموزشی مختلفی از سوی دانشگاه‌ها برگزار می‌شود که در حوزه سیستم آموزشی به مهارت‌سنجی می‌پردازند. چراکه یکی از مهم‌ترین قسمت‌هایی است که در حال رقم زدن چالش نیروی انسانی است و باید به فکر راه چاره‌ای برای حل این معضل باشیم.

آنچه قصد اشاره به آن را دارم این است که در اقتصاد دیجیتال، سرمایه‌گذاری‌هایی رخ داده و آموزش‌هایی نیز انجام شده است. اما همین بخش‌هایی که آموزش در آنها انجام شده و بخش خصوصی در آن فعال شده است، همچنان چالش نیروی انسانی وجود دارد! بر فرض اگر جمعیتی از این نیروی انسانی دست به ارزآوری فریلنسری بزنند نیز باید خوشحال باشیم. چراکه اگر شرایطی فراهم شود که بتوانیم با صادرات خدمات به ارزآوری دست بزنیم در واقع به کشور کمک کرده‌ایم.

ما در اینجا با موضوعی به نام «انگیزه» روبه‌رو هستیم. باید بپرسیم آیا نیروی انسانی کشور ما با تمامی ظرفیت خود کار می‌کند؟ اگرچه امروزه کلماتی مانند بی‌انگیزگی با کلماتی مانند ناامیدی هم معنی دانسته می‌شود، اما من انگیزه را به نوعی عدم شفافیت و عدم قطعیت و عدم اطمینان ربط می‌دهم. به این معنا که شخص از تحقق خواسته خود مطمن نیست و نمی‌داند آیا به آنچه می‌خواهد می رسد یا خیز؟بنابراین نمی‌تواند برای آن به درستی تلاش کند.

به نظر می‌رسد، این موضوع دارای دو بخش است. بخش اول اینکه فرد در کدام قسمت از کشتی نشسته باشد. اگر در نقطه‌ای باشد که احساس کند، بود و نبود او تفاوتی به حال کشتی ندارد، این بی‌انگیزگی بیشتر می‌شود. اما اگر با رفع ابهام و ایجاد شفافیت، بتوانیم برای او شفافیت ایجاد کنیم انگیزه او نیز بیشتر می‌شود.

امروز فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها نمی‌دانند قرار است به کجا برسند و لذا امیدی در وجود آنها مشاهده نمی‌شود. به همین دلیل به گزینه‌ای مانند مهاجرت فکر می‌کنند چون شفافیت بیشتری برای‌ آنها دارد.

بدون تردید شفافیت و ارائه تصویر روشن و قاطع از آینده منجر به ایجاد انگیزه، حفظ و پایداری نیروی انسانی متبحر خواهد شد.
👈ماهنامه کارخانه

@kharkhanehonline

https://t.center/KarkhanehOnline

🔰 ابزار شفافیت
چرا تدوین گزارش پایداری برای بنگاه‌های بزرگ ضرورت دارد؟


اهمیت دادن سازمان‌ها به نسل‌های آینده گامی مثبت در مسیر اهداف توسعه پایدار بوده و نشانگر تعهد سازمان به جامعه جهانی پایدار است. همچنین ذی‌نفعان انتظار دارند که اثرات فعالیت‌های خود را بر جامعه در محورهای سه گانه اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی به طور شفاف بیان کنند.

یکی از راه‌های بیان فعالیت‌ها و اثرات سازمان، تدوین و انتشار گزارش پایداری است. گزارش پایداری با بیان عملکردهای سازمان در محورهای سه‌گانه اقتصاد، جامعه و محیط‌زیست و نحوه مدیریت این حوزه‌ها، به فضایی فراتر از عملکرد صرف اقتصادی سازمان رفته و تمام ابعاد عملکردی آن را مورد توجه قرار می‌دهد. مخاطب چنین گزارش‌هایی، تمامی ذی‌نفعان اعم از ذی‌نفعان اقتصادی و غیراقتصادی سازمان است.

بنگاه‌های اقتصادی تلاش می‌کنند مسیر عملکردی خود را به گونه‌ای طراحی و توسعه دهند که خطری برای منافع و منابع نسل‌های آینده ایجاد نکنند. گزارش پایداری تعهد شرکت به چنین اهدافی را مستند می‌سازد. گزارش پایداری تنها یک گزارش معمولی و اطلاع‌رسانی نیست، بلکه چارچوبی برای اندازه‌گیری و مقایسه در اختیار ذی‌نفعان درون سازمانی و برون سازمانی قرار می‌دهد.

انتشار چنین گزارش‌هایی از سوی سازمان‌ها و بنگاه‌های اقتصادی داوطلبانه بوده و معیاری برای تعهد سازمان به اهداف توسعه پایداراست. بنابراین انتشار گزارش پایداری، عملکرد شفاف بنگاه‌ها و سازمان‌ها بوده و شرایط را برای تصمیم‌گیری ذی نفعان اعم از سهام‌داران، سرمایه‌گذاران و عامه مردم تسهیل می‌سازند. گزارش پایداری همچنین بیانگر ارزش‌ها و مدل حکمرانی سازمان بوده و ارتباط بین استراتژی‌های سازمان و تعهدات آن به یک اقتصاد جهانی پایدار را نشان می‌دهد.

امروزه شرکت‌های مطرح در سطح جهانی هر ساله چنین گزارش‌هایی را ارائه می‌دهند و در آنها به بیان فعالیت‌ها و اثرات خود بر جامعه در راستای مسئولیت اجتماعی سازمانی می‌پردازند.

یکی از استانداردهای مطرح در زمینه تهیه گزارش پایداری، GRI (Global Reporting Initiative) است. GRI یک سازمان پیشرو در زمینه پایداری است. GRI استفاده از گزارش پایداری را به عنوان روشی برای سازمان‏ها به منظور پایدارتر شدن و مشارکت بیشتر در توسعه پایدار ترویج می‌کند.

از جمله سازمان‌های پیشرو در این حوزه که سالانه به انتشار گزارش پایداری اقدام می‌کنند می‌توان به شرکت‌هایی چون اپل، زیمنس، ال جی، سامسونگ، دل، نستله، مایکروسافت، هیرشی و گوگل اشاره کرد.

برخی بنگاه‌های اقتصادی در ایران نیز با درک این موضوع که گزارش پایداری می‌تواند به جذب ذی‌نفعان کمک کند، اقدام به تدوین استراتژی شرکتی مبتنی بر توسعه پایدار داشته‌اند که از این میان می‌توان به شرکت‌هایی چون فولاد مبارکه، ایرانسل، پتروشیمی نوری، مپنا بویلر، ایران خودرو، پتروشیمی رازی، پتروشیمی امیرکبیر و بانک کشاورزی اشاره کرد
👈ماهنامه کارخانه

@kharkhanehonline

https://t.center/karkhanehOnline

🔰صنعت خوش آتیه
زنجیره غیرآهنی، راه عبور از تهدیدهای زنجیره‌آهن را نشان می‌دهد


صنعت مس کشور در سال 1400 بالغ بر 2/3 میلیارد دلار ارزش افزوده نصیب کشور کرده که حدود 7/1 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را شامل می‌شود. علاوه بر این، صنعت مس نقشی بی‌بدیل در تامین ارز مورد نیاز کشور داشته و امکان تهاتر کالاهای اساسی، قطعات خودرو و مواد اولیه مورد نیاز سایر صنایع معدنی مانند بوکسیت را نیز فراهم کرده و از این منظر، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی کشور به شمار می‌رود.

میزان ذخایر مس در کشور در سال 1401 حدود 54 میلیون تن (رتبه 5 در جهان)، تولید معدنی کشور در سال 1400 بالغ بر 340 هزار تن (رتبه 15 در جهان)، تولید مس تصفیه‌شده در این سال 306 هزار تن (رتبه 18 در جهان) و تنها 146 هزار تن آن در داخل کشور به مصرف رسیده و مابقی صادر شده است. در بخش پایین‌دستی نیز بالغ بر 254 هزار تن (رتبه 23 در جهان) نیمه‌ساخته مسی تولید شده که تنها 208 هزار تن آن مصرف داخلی بوده است.

در حال حاضر بزرگ‌ترین چالش صنعت روند کند اجرای پروژه‌های معدنی بوده و از این منظر صنعت مس کشور دچار عقب‌ماندگی شدیدی است (از سال 1394 تاکنون هیچ واحد تغلیظ بزرگ یا متوسطی به بهره‌برداری نرسیده است). فعالیت در بخش معدنی در کشور با سودآوری بالاتر از نرم جهانی همراه بوده و همان‌طور که پیش‌تر عنوان شد، ضرر قابل توجهی در بخش ذوب و پالایش ایجاد می‌شود؛ ضمنا علاوه بر ضررده بودن این بخش از صنعت، بخش ذوب آلایندگی قابل توجهی نیز به دنبال دارد و در سال 1400 بالغ بر 936 کیلوگرم به ازای تولید هر تن مس گوگرد در جو منتشر کرده که حدود 200 برابر میزان انتشار گوگرد واحد ذوب آروبیس در هامبورگ آلمان است.

تولید در بخش پایین‌دستی نیز با سودآوری ذاتی بسیار کمی همراه بوده و فعالیت عمده شرکت‌های فعال در این بخش، با هدف خرید بعضا ارزان کاتد با توجه به اختلاف قیمت ارز مورد معامله در بورس و قیمت بازار آزاد است. این چالش یکی از بحران‌های اصلی بخش پایین‌دستی صنعت مس کشور است که منجر به ایجاد ظرفیت قابل توجهی (نزدیک به 5/1 میلیون تن نیمه‌ساخته مسی) شده؛ در حالی که نرخ بهره‌برداری از ظرفیت در دنیا به‌طور متوسط نزدیک به 50 درصد است.

با تسریع سرمایه‌گذاری در بخش معدن و برندینگ محصولات در بخش پایین‌دست، صنعت مس کشور پتانسیل دستیابی به بیش از 9 میلیارد دلار ارزش افزوده، سهم 4 درصدی از تولید ناخالص داخلی و ایجاد 100 هزار نفر اشتغال مستقیم و غیرمستقیم را تحت سناریوهای مختلف دارد.

صنعت مس کشور این فرصت را دارد که یکی از مزیت‌های مهم رقابتی معدن و صنایع معدنی ایران در بازار جهانی تلقی شود.

شرکت‌های بزرگ زنجیره فولاد کشور می‌توانند با بهره‌گیری از توانمندی‌های فنی و مالی خود، به زنجیره مس و حتی دیگر فلزات غیرآهنی وارد شده و با تمرکز بر فعالیت‌های اکتشافی و سرمایه‌گذاری در معادن بزرگ که نیازمند صرف هزینه‌های قابل توجهی در تامین زیرساخت‌ها و ماشین‌آلات معدن‌کاری است، ضمن بهره‌مندی از منافع مالی و اقتصادی، نقش بیشتری را در رشد تولید ناخالص داخلی کشور و اشتغال‌زایی داشته باشند. گرچه به نظر می‌رسد افق توسعه‌ای در زنجیره فولاد کشور، چندان بلند نباشد، ولی در زنجیره فلزات غیرآهنی، فرصت‌های بی‌بدیلی منتظر تازه‌واردان توانمند است.
👈ماهنامه کارخانه

@kharkhanehonline

https://t.center/karkhanehOnline

🔰 بهره‌وري سودآور
فولادسازان بزرگ جهان چگونه بهره‌وري خود را افزايش داده‌اند؟

✍️ سعيد ابوالقاسمي
یکی از موثرترین راه‌ها برای افزايش بهره‌وري در شركت‌هاي توليدكننده فولاد، بهبود مدیریت زنجیره تامین است. مدیریت زنجیره تامین، فرآیند هماهنگ کردن جریان مواد، اطلاعات و منابع مالی بین تامین‌کنندگان، تولیدکنندگان و مشتریان است.

در صنعت فولاد، مدیریت زنجیره تامین به دلیل وجود تعداد زیاد نهاده‌های مورد نیاز برای تولید محصولات فولادی نظير سنگ‌آهن، زغال سنگ و سایر مواد خام و همچنین انرژی، آب و نیروی کار اهمیت ویژه‌ای دارد. تولیدکنندگان فولاد برای بهبود مدیریت زنجیره تامین خود طیف وسيعي از ابتکارات طراحی شده را برای ساده‌سازی فرآیندها، کاهش هزینه‌ها و بهبود عملکرد تحویل اجرا کرده‌اند.

یکی از رایج‌ترین استراتژی‌ها، استفاده از ابزارهای تحلیلی و پیش‌بینی پیشرفته برای بهینه‌سازی سطح موجودی و کاهش زمان سررسید است. به عنوان مثال، تاتا استیل، یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان فولاد هند، از تجزیه و تحلیل‌های پیشرفته برای پیش‌بینی تقاضا و بهینه‌سازی سطح موجودی استفاده می‌کند که به کاهش زمان تحویل و بهبود عملکرد تحویل کمک کرده است. اين شركت با برخورداري از مواد مناسب در مکان مناسب و در زمان مناسب می‌تواند زمان مغايرت‌هاي توليد را کاهش دهد و بهره‌وری را بهبود بخشد.

آرسلورمیتال از تجزیه و تحلیل داده‌ها و الگوریتم‌های یادگیری ماشین برای بهینه‌سازی زنجیره تامین خود استفاده می‌کند. این شرکت با تجزیه و تحلیل داده‌ها در مورد تقاضای مشتری، سطح موجودی و برنامه‌های تولید، می‌تواند پیش‌بینی‌های دقیق‌تری داشته باشد و فرآیندهای تولید خود را بر اساس آن تنظیم کند. این فرآيند به شرکت کمک کرده تا عملکرد تحویل را بهبود بخشد و هزینه‌ها را کاهش دهد. تولیدکنندگان فولاد علاوه بر استفاده از ابزارهای تحلیلی و پیش‌بینی پیشرفته، همچنین مجموعه‌ای از ابتکارات را برای بهبود ارتباطات و همکاری بین تامین‌کنندگان، تولیدکنندگان و مشتریان اجرا کرده‌اند. این موضوع شامل استفاده از سیستم‌های تبادل الکترونیکی داده‌ها (EDI) می‌شود که ارتباطات فوري و به اشتراک‌گذاری داده‌ها بین بخش‌های مختلف زنجیره تامین را امکان‌پذیر می‌کند.

Nucor Corporation
یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان فولاد در ایالات متحده، نوعي سیستم EDI را پیاده‌سازی کرده که امکان ارتباط فوري بین تامین‌کنندگان و تاسیسات تولیدی خود را فراهم می‌کند. Nucor با به اشتراک گذاشتن داده‌ها در مورد سطح موجودی، برنامه‌های تولید و زمان‌های تحویل، می‌تواند زمان تحویل را کاهش دهد و عملکرد تحویل را بهبود بخشد.

نمونه دیگر، POSCO است كه مجموعه‌ای از ابتکارات را برای بهبود ارتباطات و همکاری با تامین‌کنندگان خود، از جمله جلسات منظم و جلسات برنامه‌ریزی مشترک اجرا کرده است. POSCO با همکاری نزدیک با تامین‌کنندگان خود قادر به درک بهتر نیازها و الزامات آنها است که به بهبود عملکرد تحویل و کاهش هزینه‌ها کمک مي‌كند. تولیدکنندگان فولاد همچنين نوآوري‌هايي را برای بهبود کارآیی عملیات لجستیکی خود به اجرا گذاشته‌اند. این موضوع شامل استفاده از سیستم‌های مدیریت حمل و نقل پیشرفته (TMS) است که امکان ردیابی در زمان واقعی محموله‌ها و بهینه‌سازی مسیرهای تحویل را فراهم می‌کند.

JSW Steel
یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان فولاد هند، نوعي سيستم TMS را پیاده‌سازی کرده که امکان ردیابی در زمان واقعی محموله‌ها و بهینه‌سازی مسیرهای تحویل را فراهم می‌کند. JSW با استفاده از این سیستم قادراست هزینه‌های حمل و نقل را کاهش دهد و عملکرد تحویل را بهبود بخشد.
👈ماهنامه کارخانه

@kharkhanehonline

https://t.center/karkhanehOnline

🔰 تمرکز استراتژیک
چرا باید تأثیر سیگنال‌های کسب و کار را بر جهت‌گیری استراتژی‌های سازمان جدی گرفت؟

✍محمد ناظمی هرندی
معاون تکنولوژی فولادمبارکه

سیگنال‌های کسب‌وکار که به عنوان محرک‌های کسب و کار نیز شناخته می‌شوند، رویدادهایی هستند که نشان‌دهنده تغییر یا روند قابل توجه در محیط عملیاتی می‌باشند. اگر این سیگنال‌ها به موقع ردیابی و شناسایی شوند، فرصتی را برای کسب و کارها فراهم می‌کنند تا از قبل برای تغییرات آماده شوند و مزیت رقابتی ایجاد کنند.

در واقع درک درست سیگنال‌ها منجر به اتخاذ استراتژی و راهبردهای صحیح و دقیق در سازمان‌ها می‌شود. برای مثال تغییرات اقلیمی و قوانین مربوط به سوخت‌های فسیلی و کاهش کربن به عنوان یک سیگنال، تأثیر خود را در استراتژی صنعت خودرو و حرکت به سمت خودروهای الکتریکی نشان می‌دهد.

ظهور قابلیت‌های جدید تکنولوژی که از آن تحت عنوان انقلاب صنعتی 4 یاد می‌شود از سیگنال‌های دیگر حوزه کسب و کار است که در آینده تاثیرات شگرفی بر عملیات شرکت‌ها و مزیت رقابتی آنها خواهد داشت. این حوزه که بخش‌های متنوعی از هوش مصنوعی، روباتیک، بلاک‌چین و... را در بر می‌گیرد به تنهایی محرک ایجاد کسب و کارهای جدید و نابودی برخی دیگر از کسب و کارها شده است.

صنعت فولاد جهان نیز چند سال است، تحت تأثیر دو سیگنال ذکر شده قرار دارد. از طرفی تغییرات اقلیمی و آب و هوایی و قوانین مربوط به کاهش کربن اثر خود را در استراتژی فولادسازان و حرکت به سمت تولید فولاد سبز نشان داده است و تقریبا هدف کربن صفر در سال 2050 در اهداف اکثر شرکت‌های فولادساز دیده می‌شود.

این مهم اثر خود را در ظهور تکنولوژی‌های جدید در فولادسازی نیز نشان داده است. همین مورد موجب توسعه کسب و کار در بخش انرژی‌های تجدیدپذیر نیز شده و حتی بازار جدیدی در زمینه مواد اولیه پنل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی برای فولادسازان نیز ایجاد کرده است.

از طرف دیگر، انقلاب صنعتی چهار تاثیر مهم در فرآیندهای بخش صنایع معدنی نیز داشته است و امروزه صحبت از معادن هوشمند و کارخانه‌های هوشمند فولادسازی بسیار به گوش می‌رسد و فولادسازان دنیا بر سر ایجاد مزیت رقابتی و بهبود بهره‌وری و عملکرد فرآیندهای خود در این حوزه سرمایه‌گذاری‌های بسیاری انجام داده و خواهند داد.

در بخش توسعه ظرفیت‌ها توجه به تولید محصولات ویژه با ارزش افزوده بالاتر متناسب با نیاز حال و آینده بازارهای داخلی و خارجی از یک طرف و در عین حال به کارگیری تکنولوژی‌های پاک و با تولید کربن کمتر می‌تواند منجر به افزایش رقابت‌پذیری و کاهش ریسک‌های آینده شود.

با توجه به محدودیت منابع در کشور، ضرورت توجه به نیاز حال و آینده بازارها، تأمین زیرساخت‌های لازم، توازن در زنجیره تولید و تأمین مواد اولیه و اجرای به موقع توسعه‌ها بیش از پیش احساس می‌شود، در غیر این صورت با انبوهی از طرح‌های نیمه‌تمام و بدون بازده که صرفا منابع محدود کشور را مصرف کرده‌اند، مواجه خواهیم بود.

👈ماهنامه کارخانه
@kharkhanehonline

https://t.center/karkhanehOnline

🔰هوش معدن‌كاوي

هوش مصنوعي چگونه به افزايش بهره‌وري در معادن كمك مي‌كند؟

هوش معدنی فرآیند جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل و تفسیر داده‌های مربوط به عملیات معدن است. این هوش، به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا درباره نحوه بهینه‌سازی عملیات خود، بهبود کارآیی و کاهش هزینه‌ها تصمیمات آگاهانه بگیرند. استفاده از هوش مصنوعي به سرعت بر ساختارهاي معدن‌كاوي تاثير گذاشته و شركت‌ها را قادر می‌سازد تا تصميمات آگاهانه‌تري بگيرند، كارآيي را افزايش دهند و از هزينه‌هاي خود بكاهند

هوش معدنی فرآیند جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل و تفسیر داده‌های مربوط به عملیات معدن است. این هوش، به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا درباره نحوه بهینه‌سازی عملیات خود، بهبود کارآیی و کاهش هزینه‌ها تصمیمات آگاهانه بگیرند. فرآیند هوش معدن‌كاوي با جمع‌آوری داده‌ها آغاز می‌شود كه طیف وسیعی از تکنیک‌ها از جمله استفاده از حسگرها و سایر تجهیزات نظارتی را برای جمع‌آوری داده‌ها در مورد عواملی مانند نرخ تولید، مصرف انرژی و عملکرد تجهیزات در بر مي‌گيرد. پس از جمع‌آوری داده‌ها باید برای شناسایی الگوها و روندها تجزیه و تحلیل انجام شود.

استفاده از ابزارهای تحلیل آماری، الگوریتم‌های یادگیری ماشین و سایر تکنیک‌ها برای شناسایی همبستگی بین متغیرهای مختلف در اين دسته قرار مي‌گيرد. برای مثال، شرکت‌های فعال در حوزه معدن ممکن است از تجزیه و تحلیل داده‌ها برای شناسایی عواملی که بیشترین ارتباط را با نرخ تولید دارند یا برای شناسایی مناطقی که تعمیر و نگهداری تجهیزات ضروری‌تر است، استفاده کنند. گام بعدی تفسیر داده‌ها به منظور تصمیم‌گیری آگاهانه است كه توسعه مدل‌های پیش‌بینی‌کننده در اين دسته قرار مي‌گيرند.

در اين فرآيند تصميم‌گيري، نرخ تولید آینده پیش‌بینی یا حوزه‌های بالقوه ریسک شناسایی مي‌شوند. همچنین ممکن است شامل توسعه استراتژی‌های بهینه‌سازی باشد که می‌تواند به شرکت‌ها در بهبود کارآیی و کاهش هزینه‌ها کمک کند.

یکی از مزایای کلیدی هوش معدن این است که به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تصمیمات آگاهانه‌تری در مورد نحوه تخصیص منابع بگیرند. به عنوان مثال با تجزیه و تحلیل داده‌های مربوط به نرخ تولید و عملکرد تجهیزات، شرکت‌ها می‌توانند مناطقی را شناسایی کنند که سرمایه‌گذاری در تجهیزات جدید یا تعمیر و نگهداری به احتمال زیاد بیشترین بازده را دارد. به طور مشابه، با تجزیه و تحلیل داده‌ها در مورد مصرف انرژی و اثرات زیست محیطی، شرکت‌ها می‌توانند فرصت‌هایی را برای کاهش ردپای کربن و بهبود پایداری خود شناسایی کنند.

یکی دیگر از مزایای هوش معدن این است که می‌تواند به شرکت‌ها در مدیریت موثر ریسک کمک کند. با شناسایی مناطق بالقوه ریسک و توسعه استراتژی‌هایی برای کاهش این ریسک‌ها، شرکت‌ها می‌توانند احتمال حوادث پرهزینه یا اختلال در عملیات خود را کاهش دهند. این رويكرد می‌تواند به محافظت از کارگران و سهامداران در برابر آسیب‌ها کمک کند.

در مقابل اين ويژگي‌ها، بهبود كارآيي، كاهش هزينه، افزايش ايمني، تعمير و نگهداري پيش‌بيني شده، بهبود بازيابي مواد معدني، بهينه‌سازي تجهيزات و اجراي عمليات پايدار از ديگر مزيت‌هايي به شمار مي‌روند كه فعالان حوزه معدن با استفاده از هوش مصنوعي مي‌توانند به آن دست يابند. نكته اساسي اينجاست كه الگوریتم‌های هوش مصنوعی می‌توانند مقادیر زیادی از داده‌ها را در زمان واقعی تجزیه و تحلیل کنند و شرکت‌های فعال در زمينه معدن را قادر ‌سازند عملیات خود را بهینه‌سازي كرده و کارآیی را افزایش دهند.

👈ماهنامه کارخانه
@KarkhanehOnline

https://t.center/karkhanehOnline

🔰واقعیت‌های تلخ رشد سبز

چگونه افراط در توسعه محیط‌‌زیست، ریسک کشورهای فقیر را افزایش می‌دهد؟

از افراد افراطی و وسواسی به یک اندازه باید متشکر بود. اگر همه همیشه نسبت به هر چیزی یک دیدگاه متوازن داشتند، هیچ کاری پیش نمی‌رفت. اما وقتی جهان‌بینی افراد کنش‌گر به سازوکار خشک و ثابت سیاست‌گذاران و مجامع جهانی نفوذ می‌کند، تصمیم‌های بد به دنبالش می‌آیند. متاسفانه این موضوع در دنیای تغییرات اقلیمی هم صدق می‌کند.

یک نمونه، اثر گرمایش جهانی بر فقیرترین مردم دنیاست. هر چقدر کره زمین گرم‌تر می‌شود، رویدادهای شدیدی مثل خشکسالی، سیل و توفان بیشتر و شدیدتر رخ می‌دهند. خیلی از مکان‌ها دیگر قابل سکونت نیستند. در دهه‌های آینده، خیلی از کشاورزان آسیب‌پذیر، از کشور مالی گرفته تا دلتای رود مکونگ (در ویتنام)، در کشت محصولات خود با مشکل مواجه می‌شوند. و وقتی منابع کمیاب‌تر می‌شوند، درگیری‌های بیشتری شکل می‌گیرد.

دیگر فقط فعالان محیط زیست نسبت به این الگو هشدار نمی‌دهند. این موضوع توسط جریان اصلی جامعه هم پذیرفته شده، تا حدی که ترس از افزایش مهاجرت‌های اقلیمی، به سوژه‌ای برای حق بومی‌گرایی تبدیل شده است. مردم از این ایده که تغییرات اقلیمی کشاورزان را مجبور می‌کند زمین‌های آبا و اجدادی خود را ترک کنند نگران می‌شوند.

اما واقعیت پیچیده‌تر از اینهاست. اکثریت افراد بی‌خانمان، از مرزهای بین‌المللی عبور نمی‌کنند، بلکه داخل کشور خودشان جابه‌جا می‌شوند. تا سال 2050، بین 50 تا 216 میلیون نفر مجبور به جابه‌جایی درون‌کشوری خواهند شد. و خیلی از آنها، روستاییانی هستند که به سمت شهرها سرازیر می‌شوند تا کیفیت زندگی خود را بهتر کنند.

این واقعیت که منابع محدودند، بده‌بستان را سخت‌تر می‌کند. نیاز به صرف پول برای کربن‌زدایی اقتصادهای بزرگ در حال توسعه که خدمات مناسبی به شهروندان ارائه می‌دهند، بودجه‌های کمکی لازم برای تامین هزینه مواردی مثل واکسن و آموزش در فقیرترین بخش‌های آفریقا را به خطر می‌اندازد. برخلاف مثلا چین یا هند، بعید است این کشورها نقش قابل توجهی در انتشار کربن جهانی داشته باشند.

خشم دولت‌های آفریقایی از اینکه به آنها گفته می‌شود به جای کمک به مردمی که به‌شدت فقیر هستند، به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای روی آورند، قابل توجیه است؛ به‌ویژه که این غربی‌ها هستند که همچنان کربن تولید می‌کنند.

مثل تصمیمی که باید بین پیشگیری کردن یا تن دادن به مهاجرت ناشی از تغییرات اقلیمی گرفته شود، تظاهر به اینکه چنین انتخابی اصلا وجود ندارد، به کسی کمک نمی‌کند.

منابع محدود، این الزام را ایجاد می‌کند که تا جایی که ممکن است از هر آنچه در دسترس است استفاده کنیم. هرچند که عواقب این شانه‌خالی کردن‌ها، بیشتر از همه دامن کشورهایی را می‌گیرد که فقیرتر هستند.

اکونومیست
ترجمه ماهنامه کارخانه
@KarkhanehOnline

🔻 سی و نهمین شماره ماهنامه تحلیلی #کارخانه منتشر شد

در این شماره می‌خوانید؛
🔹سرمقاله؛ توسعه به مثابه جهاد
🔸پرونده ماه؛ معمای بهره‌وری
در شرایط افزایش هزینه‌ها، چگونه توان رقابتی بنگاه‌ها محفوظ می‌ماند؟

🔹دیدبان؛
فراتر از فناوری
چرا نقش آفرینی سرمایه های انسانی برای تحول دیجیتال ضرورت دارد؟

و همچنین می‌خوانید؛
🔸 مزیت سوزی
🔹 بلندپروازی‌های فولادی
🔸 راه رشد تک‌شاخ‌ها
🔹 کم‌کاری در غیرآهنی‌ها
🔸 تمرکز استراتژیک
🔹روایت پایداری

🔻شما می‌توانید نسخه الکترونیکی ماهنامه کارخانه را از طریق لینک زیر دریافت نمایید:
msc.ir/s/mD

🆔 @mobarakehsteel_co

🔰فراتر از فناوری

چرا نقش‌آفرینی‌ سرمایه‌های انسانی برای تحول دیجیتال ضرورت دارد؟

✍ اکبر گلبو
مدیرعامل شرکت ایریسا

منابع انسانی سازمان باید به عنوان یک شریک استراتژیک در تحول دیجیتال سازمان حضور داشته باشد و با تامین نیروهای مورد نظر، پشتیبانی از تغییرات فرهنگی و سازمانی، ارائه شاخص‌های کلیدی عملکرد و افزایش رضایت کارکنان، به موفقیت تحول دیجیتال کمک کند. در ادامه به برخی از جنبه‌های اهمیت و نقش‌آفرینی‌ سرمایه‌های انسانی در تحول دیجیتال اشاره می‌کنیم:

اول- آموزش و ارتقای مهارت‌ها: فراتر از فناوری‌ها، وجود مهارت و بینش کافی در کارکنان برای استفاده از فناوری‌ها اهمیت می‌یابد. ارائه‌ برنامه‌های آموزشی موثر، در هماهنگی کامل با واحد متولی پیاده‌سازی تحول دیجیتال، آمادگی بدنه‌ سازمان برای بهره‌برداری موثر از سیستم‌ها و فناوری‌های جدید و تطابق با فرآیندها و رویکردهای دیجیتال را ارتقا خواهد داد.

دوم- جذب و حفظ استعدادهای دیجیتال: مدیریت استعدادها، نیازمند چاره‌اندیشی‌های منعطف و طرح‌های خلاقانه فراتر از چارچوب‌های محدود و مرسوم در سازمان خواهد بود. یک استعداد دیجیتال برای کسب رضایت شغلی و ماندن و اثربخشی در سازمان نیازمند توجه و تشویقی بیشتر از پاداش‌های ناچیز مالی است. ایجاد فرصت برای نقش‌آفرینی موثر و حمایت از ایده‌های ساختارشکنانه می‌تواند به عنوان بخشی از راهکار حفظ استعدادها مد‌نظر قرار گیرد.

سوم- توسعه فرهنگ سازمانی: سازمان‌هایی که می‌توانند فرهنگ خود را برای تحول دیجیتال تغییر دهند، شانس بیشتری برای موفقیت در محیط دیجیتال دارند. این سازمان‌ها می‌توانند سریع‌تر و انعطاف‌پذیرتر به تغییرات بازار پاسخ دهند و محصولات و خدمات جدیدی را توسعه دهند که نیازهای مشتریان را برآورده می‌کند.

چهارم- تطابق‌پذیری چابک: چابکی به معنای دستپاچگی و تعجیل نیست، بلکه به معنای تطبیق‌پذیری سریع و کارآمد است. که این خود نیازمند آمادگی و ورزیدگی نیروهای سازمان، فرآیندها و ابزارهای مورد استفاده است.

پنجم- عدم اطمینان: برخی از مصادیق اقدامات تعریف‌شده ذیل برنامه‌های تحول دیجیتال ممکن است برای کارکنان حس ناامنی ایجاد کند، زیرا ممکن است منجر به از دست دادن شغل یا تغییر نقش شود.

ششم- رهبری: هر برنامه‌ تحولی می‌تواند منشا بروز تعارضاتی شود که حرکت در مسیر تحول را کند خواهد کرد. علاوه بر آماده‌سازی‌هایی که در سطح بدنه‌ کارکنان سازمان صورت می‌پذیرد، لایه‌های مدیریت و رهبری سازمان نیز بایستگی و شایستگی‌های لازم را برای پشتیبانی از این حرکت کسب کنند.

هفتم- فرآیندهای دیجیتال: علاوه بر فرآیندهایی که در جای‌جای سازمان وجود دارند، در سازوکارهای داخلی واحدهای منابع انسانی نیز باید تطابق‌هایی با رویکرد جدید مورد پذیرش قرار گیرد. خودکارسازی استخدام، آموزش الکترونیک، سامانه‌های پاداش و جذب، سامانه‌های مدیریت عملکرد نمونه‌هایی از مثال‌های به‌کارگیری فناوری‌های جدید در منابع انسانی هستند.
👈 ماهنامه کارخانه

@karkhanehOnline

https://t.center/karkhanehOnline

🔰معدن‌کاران هوشمند
هوش مصنوعی چگونه معدن‌كاری جهان را تغییر می دهد؟


در سال‌هاي اخير استفاده از هوش مصنوعي به سرعت بر ساختارهاي معدن‌كاوي تاثير گذاشته و شركت‌ها را قادر ساخته است تا تصميمات آگاهانه‌تري بگيرند، كارآيي را افزايش دهند و از هزينه‌هاي خود بكاهند.

ریوتینتو، یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های معدنی جهان به شمار مي‌رود كه از سال 2008 از کامیون‌های حمل‌ونقل خودران استفاده می‌کند. این کامیون‌ها به حسگرهاي قوي، GPS و الگوریتم‌های هوش مصنوعی مجهز هستند که آنها را قادر می‌سازد بدون دخالت انسان، در اطراف سایت معدن حرکت کنند. کامیون‌ها همچنین می‌توانند مسیرها و سرعت‌های خود را بر اساس داده‌های ترافیکي، آب‌وهوا و سایر عوامل بهینه کنند که به کاهش مصرف سوخت و بهبود ایمنی کمک می‌کند. پس از اينكه شركت ريوتينتو اين كاميون‌هاي خودران را به كار گرفته، با افزایش 13 درصدی بهره‌وری و کاهش 10 درصدی هزینه‌ها در مقایسه با کامیون‌های حمل سنتی روبه‌رو شده است.

BHP
نيز یکی دیگر از شرکت‌های بزرگ معدن به شمار مي‌رود كه یک سیستم حفاری با هوش مصنوعی به نام Pit Viper را توسعه داده است. این سیستم از الگوریتم‌های یادگیری ماشین برای تجزیه و تحلیل داده‌های حسگرهای روی دکل حفاری و تنظیم پارامترهای حفاری در زمان واقعی برای بهینه‌سازی عملکرد استفاده می‌کند. این سیستم همچنین می‌تواند خرابی تجهیزات را قبل از وقوع پیش‌بینی کند که به کاهش زمان خرابی و هزینه‌های نگهداری کمک می‌کند. BHP از زمان اجرای سیستم Pit Viper پیشرفت‌های قابل توجهی در کارآیی و دقت حفاری گزارش کرده است. این شرکت همچنین هزینه‌های حفاری خود را تا 20 درصد کاهش داده و با کاهش خطر حوادث ناشی از خطای انسانی، ایمنی را بهبود بخشیده است.

Goldspot Discoveries
هم كه یک شرکت کانادایی اکتشاف معدن به شمار مي‌رود، یک پلتفرم هوش مصنوعی ایجاد کرده که از الگوریتم‌های یادگیری ماشینی برای تجزیه و تحلیل داده‌های زمین‌شناسی و شناسایی ذخایر معدنی جدید استفاده می‌کند. این پلتفرم می‌تواند حجم وسیعی از داده‌ها را از منابع متعدد، از جمله تصاویر ماهواره‌ای، نقشه‌های زمین‌شناسی، و سیاهه‌های حفاری پردازش کند تا به توليد مدل‌های پیش‌بینی‌کننده ذخایر معدنی بپردازد. پلتفرم هوش مصنوعی Goldspot در شناسایی ذخایر معدنی جدیدی که پيش از اين توسط زمین‌شناسان انسانی نادیده گرفته شده بود، موفق بوده است. این شرکت همچنین هزینه‌های اکتشاف خود را تا 50 درصد کاهش داده و روند کشف را تا 10 برابر تسریع کرده است.

Newcrest Mining
شرکت معدنی استرالیایی هم نوعي سیستم پردازش مواد معدنی مبتنی بر هوش مصنوعی به نام سیستم حسگر هوشمند را توسعه داده است. این سیستم از الگوریتم‌های یادگیری ماشین برای تجزیه و تحلیل داده‌های حسگرهای روی تجهیزات فرآوری مواد معدنی و تنظیم پارامترهای پردازش در زمان واقعی برای بهینه‌سازی عملکرد استفاده می‌کند. این سیستم همچنین می‌تواند خرابی تجهیزات را قبل از وقوع پیش‌بینی کند که به کاهش زمان خرابی و هزینه‌های نگهداری کمک می‌کند. Newcrest از زمان اجرای سیستم حسگر هوشمند، بهبودهای قابل توجهی در نرخ بازیافت مواد معدنی و راندمان پردازش گزارش کرده است. این شرکت همچنین با بهینه‌سازی پارامترهای پردازش خود، مصرف انرژی و ردپای کربن را کاهش داده است.

در نهايت، كاترپيلار، تولیدکننده پیشرو در تجهیزات معدن، یک سیستم تعمیر و نگهداری تجهیزات مبتنی بر هوش مصنوعی به نام Cat MineStar را توسعه داده است. این سیستم از الگوریتم‌های یادگیری ماشین برای تجزیه و تحلیل داده‌های حسگرهای روی تجهیزات و پیش‌بینی زمان مورد نیاز تعمیر و نگهداری استفاده می‌کند. این سیستم همچنین می‌تواند برنامه‌های تعمیر و نگهداری را بر اساس داده‌های زمان واقعی در مورد عملکرد و استفاده از تجهیزات بهینه کند.
منبع: ماهنامه کارخانه

https://t.center/KarkhanehOnline

🔰سناریوهای توسعه فولاد هند

✍️لیلا نیلفروشان
مدیر گروه مطالعات اقتصادی شرکت فولاد تکنیک

رشد تولید فولادخام و همچنین برنامه‌های افزایش تقاضا در هند براساس سناریوهایی مطرح و اجرایی شده است. در یک سناریو تحت عنوان سناریوی اقتصادی یا بازار، دولت هند در نقش تسهیل‌کننده‌ای است که رهنمودهای سیاسی را تعیین می‌کند، از این رو سازوکار یا ساختاری را فراهم می‌آورد که محیط مساعدی را برای بهبود کارآیی و عملکرد بخش فولاد ایجاد کند.

در این نقش، دولت هند در سال ۲۰۱۷ سیاست‌‌‌های ملی فولاد خود را منتشر کرد که درآن نقشه راه گسترده‌ای را برای تشویق بلندمدت صنعت فولاد خود، هم از نظر عرضه و هم از نظر تقاضا تا سال ۲۰۳۱-۲۰۳۰ مشخص کرده است. همچنین دولت هند سیاستی را برای ارجحیت تولید و استفاده محصولات فولادی ساخت داخل در بخش‌های دولتی اعلام کرده است.

دولت هند یک طرح تشویقی مرتبط با تولید فولادهای پیشرفته را هم فراهم کرده است؛ روشی که تحت عنوان Production-linked Incentive مطرح شده است. این طرح در واقع مشوق‌‌‌هایی را برای شرکت‌های فولادی داخلی فراهم می‌آورد تا بتوانند زمینه فروش افزایشی محصولات در واحدهای داخلی را فراهم آورند. پیش‌بینی می‌شود که تولید فولاد پیشرفته طی سال‌های ۲۰۲۷-۲۰۲۶ در هند به حدود ۴۲میلیون تن برسد.

براساس سیاست‌های تعریف‌شده در این کشور، پویایی صنعت فولاد از جمله تقاضا و در دسترس بودن فولاد تا حد زیادی توسط نیروهای بازار تعیین می‌شود و شکاف‌های موجود در بخش تقاضا و فشارهای واردشده به بازار از طریق واردات تامین می‌شود. ارتباط با مصرف‌کنندگان در این کشور به صورت منظم از طریق شورای مصرف‌کنندگان فولاد فراهم آمده است. این شورا با هدف رفع مشکلات و همچنین در دسترس بودن و ارتقای کیفیت محصولات، تشکیل شده و توانسته است اقدامات مثبتی در هند انجام دهد.

مقررات قیمتی در هند از سال ۱۹۹۲ در این کشور لغو شد و از آن تاریخ به بعد، قیمت فولاد براساس تاثیر متقابل نیروهای بازار تعیین می‌شود. قیمت‌های داخلی فولاد تحت‌تاثیر روند قیمت مواد خام، شرایط عرضه و تقاضا در بازار، روند قیمت‌های بین‌المللی و سایر موارد بیان شده است.

دولت به‌عنوان تسهیل‌کننده شرایط بازار فولاد، نظارت‌های لازم را انجام می‌دهد و براساس ارزیابی خود، اقدامات مالی و سایر سیاست‌ها را اتخاذ می‌کند. فرصت‌های رشد و توسعه در بخش‌خصوصی آهن و فولاد براساس سیاست‌های جدید مشخص شده است تا به سرمایه‌گذاری بخش‌خصوص کمک کند و عملا بخش دولتی از این فرصت‌ها حذف شده‌اند. واردات فناوری خارجی و همچنین سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در این کشور در حال حاضر به صورت آزادانه قابل انجام است. همچنین وزارت فولاد هند نقش تسهیل‌کننده را در این برنامه‌ها ایفا می‌کند.

در چند سال اخیر، رشد سریع و پایدار تقاضا در هند باعث شده است تا پروژه‌‌‌های جدیدی در مناطق مختلف این کشور راه‌اندازی شوند. براساس توضیحات و برنامه‌های هند، پیش‌بینی شده است تا سال ۲۰۳۰ ظرفیت فولاد خام هند به حدود ۲۵۰میلیون تن افزایش یابد، در این صورت استفاده از آهن‌اسفنجی در تولید فولاد خام این کشور به ۶۰میلیون تن می‌رسد و با توجه به برنامه‌های تخصصی تولید فولاد براساس گریدها و استانداردهای مورد توجه جهانی انواع فروآلیاژهای قابل کاربرد در صنعت فولاد به ۳۰میلیون تن افزایش خواهد یافت.
منبع: ماهنامه کارخانه

https://t.center/KarkhanehOnline