View in Telegram
غمگین شدنم نیست مگر لطمه‌ی روحی عمری‌ست که در معرض آسیب و عذابم رنجیده‌ترین حالت روحی شده سهمم همراه مدام‌ست چه بیدار و چه خوابم روییده علف‌های تباهی به تن باغ باغی که به تقدیر فنا گشت خرابم راهی‌ست وطن فاقد راهی و پر از گرد این غربت ذاتی‌ست که داده‌ست رکابم با زجر درآمیخته شد هر نفسم داغ بر مرگ سلامی کنم و اوست جوابم یزدان رحیمی #قطعه #شعری_بخوانیم @karizga
Telegram Center
Telegram Center
Channel