چگونه این همه شرارت؟
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ «این اندازه از شرارت چطور میتواند از وجود کسی سرچشمه بگیرد که آنقدر معمولی و حتی متوسط است که به آدم برمیخورد؟» (ص. 120) این سؤال به نظر من کلیدیترین پرسشی است که آریل دورفمن، نویسنده شیلیایی به نحوی تلاش میکند تا در کتاب «
شکستن طلسم وحشت: محاکمه شگفتانگیز و پایانناپذیر ژنرال آگوستو پینوشه» (ترجمه زهرا شمس، نشر کرگدن، 1397) به آن پاسخ دهد. این کتاب 194 صفحهای تأملبرانگیز،
وحشتآور و در عین حال سادهخوان، ظرف مدت کوتاهی به چاپ دوم رسیده است و شما نیز خواندن آنرا از دست ندهید.
✅ ژنرال «آگوستو خوزه رامون پینوشه اوگارته» فقط دو هفته قبل از آنکه در سپتامبر 1973 علیه رئیسجمهور سوسیالیست شیلی سالوادور آلنده کودتا کند، توسط خود آلنده به ریاست کل ارتش منصوب شده و به او سوگند وفاداری خورده بود. ایزابل مورل لهتهلییر او را این گونه توصیف کرده بود «پینوشه نه هیولایی است فراتر از انسانیت، نه تجسم جوهری شر. فقط یک انسان است.» (ص. 147) این انسان که او را «مبادی آداب، بامحبت و خوشذات» توصیف کردهاند، بعد از کودتا به سرعت به انسان سفاکی بدل شد.
✅ آگوستو پینوشه از 1973 تا 1990 رئیسجمهور شیلی بود و بالاخره در آن سال نتیجه انتخابات را پذیرفت و از قدرت کناره گرفت، اما مصونیت دریافت کرد تا هیچگاه محاکمه نشود، سناتور باقی ماند. شبکه قدرتش در شیلی حاکم بود و کسی جرأت نداشت از محاکمه او دم بزند. همه بیم آن داشتند که دموکراسی نیمبند، بر اثر پاسخ خشن او و حامیانش از میان برود.
✅ قاضی «بالتازار گازرون» اسپانیایی در 1998 از طریق عفو بینالملل حکمی برای دستگیری ژنرال پینوشه که برای معالجه به لندن سفر کرده بود صادر کرد. سؤالات قاضی اسپانیایی راجع به صدها قتلی بود که تحت حکومت پینوشه انجام شده بود، و صدها انسانی که ناپدید شده بودند. فعالان حقوق بشر شیلیایی با دقت و وسوسه دستگری و تلاش برای محاکمه او ابتدا در انگلستان و پس از استرداد به شیلی را دنبال میکردند.
✅ شکنجه، مثله کردن قربانیان، برهنه کردن قربانیان و نگه داشتن در هوای سرد، چپاندن موش به مقعد زندانیان، وصل کردن برق به دستگاه تناسلی قربانیان، واداشتن پدران به تجاوز کردن به پسرانشان، کشیدن زندانیان با هلیکوپتر روی خس و خاشاک، و ... تنها بخشی از جنایاتی بود که پلیس ژنرال آگوستو پینوشه در حق مردم شیلی انجام داده بود.
✅ هزاران سال طول کشیده بود تا بشر بردگی را براندازد، به همگان فارغ از جنسیت و رنگ پوست بنگرد، حق رأی داشته باشد، تا کار کودک و تبعیض مذهبی را غیرقانونی کند، و حالا در اوایل قرن بیستویکم، نوبت به محاکمه یک جنایتکار مبادی آداب، بیرون از مرزهای مصونیت قضایی در کشورش رسیده بود. آریل دورفمن روایتی تأملبرانگیز از بیم و امیدهای تلاش برای این محاکمه ارائه میکند.
✅ ژنرال آگوستو پینوشه در نهایت محاکمه نشد اما به قول دورفمن «از میان تمام پیکارهای زندگی طولانی ژنرال، نبردی که او نمیتواند هیچ امیدی به پیروزی در آن داشته باشد، نبرد بر سر این است که پس از مرگش چطور به یادها سپرده خواهد شد ... باور دارم که ژنرال در نبرد کنترل زبان آیندگان، شکست خورده است.» (صص. 183-182) «کودکان آینده را تصور میکنم، هزاران سال بعد، که در یک دشت یا یک زمین خالی مشغول بازیاند. یکی از آنها کاری میکند یا چیزی میگوید که مستحق توبیخ است، مستحق توهین، مستحق دشنامی زننده، و بچهای دیگر فریاد میزند: وای، پینوشه نباش.»
✅ هر انسانی با خواندن کتاب «
شکستن طلسم وحشت» بارها بر خود نهیب خواهد زد، تو هم ممکن است در اندازه خودت پینوشه شوی، مواظب باش، خشونت همه جا در کمین است، حتی اگر خوشذات، مبادی آداب، و مدعی نجات میهنات باشی، آنگونه که پینوشه خود را چنین میدانست.
✅ #شکستن_طلسم_وحشت✅ #پینوشه_نباش✅ (این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.)
@fazeli_mohammad