🔴بهیاد مجاهد شهید محمد کرد زنگنه از فرماندهان کانونهای شورشی در اهواز در نخستین سالگرد شهادتش
@mojahedin_org
🔸«کلاس درس، قیام های اجتماعی کف خیابان است. تمام دنیا منتظر بود که خودمان و از داخل شروع کنیم... شروع کردیم بر اساس اصل «کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من». در مسیر رو به جلویی که داریم... اگر صبور بهمعنای انقلابی، یعنی ثابت قدم و استوار و پیگیر... باشیم همه چیز درست میشود. من که همیشه میگویم بذر نوری که سازمان در دلهای مشتاق نور و روشنی کاشته، هیچوقت خاموش نخواهد شد».
«من ماندهام که امروز با تمام توانم در این راه باشم»
🔸مجاهد خلق محمد کرد زنگنه، فرمانده یکی از کانونهای شورشی صبح روز ۱۱اردیبهشت ۱۳۹۷به هنگام نصب پلاکاردهای روز کارگر، در حوالی شرکت نفت در اهواز مورد حمله نیروی انتظامی و تعقیب و تیراندازی مأموران اطلاعات قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به ناحیهٔ سینه و پا در بیمارستان به شهادت رسید.
🔸مجاهد شهید محمد زنگنه متولد اول مهر سال ۱۳۴۱ از نوجوانی پا به میدان مبارزه آزادی گذاشت. در سال ۵۹ همراه با هواداران مجاهدین در اهواز دستگیر شد. در همان نوجوانی پدرش را از دست داد و سرپرستی خانوادهشان را برعهده گرفت.
🔸خودش حکایت هواداری و پیوستن به مجاهدین از نوجوانی را چنین شرح داده است:
«همیشه شاکر آن روزی هستم که با زندگینامهٔ شیرآهن کوه مردی چون مهدی رضایی به نور رهنمون شدم. حاضر حاضر حاضر... با اشک چشم و خون دل و عزم جزم... تا آخرش...
اولین سرودی را که حفظ کردم سرود مجاهد بود. به نظرم این سرود تمامی بار مسئولیت یک انسان مکتب حسینی را، کامل و عالی بیان میکند و همیشه این را زمزمه میکنم...
طی حمله اوباش و پاسداران به درمانگاه حنیف در محلهٔ فقیر نشین حصیرآباد اهواز، حدود ۴۰خواهر و برادر را گرفتند و همه را بردند زندان کارون. خط رژیم جلوگیری از گسترش نفوذ اجتماعی مجاهدین بود... و من ارتباطم با مجاهدین قطع شد...».
🔸محمد سالها از سازمان محبوبش قطع بود، اما شعلهای که همواره در دلش روشن بود، پیوسته یادآور مسئولیتهایش بود. خودش نوشته است:
«کاش توان داشتم که نه بخورم و نه بخوابم و هر لحظه به فعالیت بپردازم.... به این امید، زنده و چون سربازی همیشه آماده ماندهام.... و شرمندهٔ خدا و خلقم...
چه شبها و روزها که در ورای مسئولیتهای سنگین و جانفرسا و عذاب آور اجتماعی... با سرود مجاهد اشک ریختم».
🔸محمد اعتقاداتش را که ناشی از وصل دوباره به سازمان میدانست، اینگونه توضیح میدهد:
«قوت خدمت در وجود ماست...عشق هم ناشی از همین ارزشهای الهی است. کلاً عشق همین است و دیگر هیچ... از محمد آقای حنیف و بنیانگذاران و... موسی و اشرف... تا مسعود و مریم... تا تکتک سیراب شدگان مکتبشان رهرو و شنوندگان واقعی ندای هل من ناصر خون خدا هستید و شاکریم این هدایت و قدرت فهم را....»
🔸او در مورد قیام و استمرار آن تا پیروزی نوشته است:
«کلاس درس، قیام های اجتماعی کف خیابان است. تمام دنیا منتظر بود که خودمان و از داخل شروع کنیم... شروع کردیم بر اساس اصل «کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من». در مسیر رو به جلویی که داریم... اگر صبور بهمعنای انقلابی، یعنی ثابت قدم و استوار و پیگیر... باشیم همه چیز درست میشود. من که همیشه میگویم بذر نوری که سازمان در دلهای مشتاق نور و روشنی کاشته، هیچوقت خاموش نخواهد شد».
🔻وفا به عهد دیرین
🔸روز ۱۱اردیبهشت ۹۷، محمد به مناسبت روز جهانی کارگر، بنری را برای نصب به حوالی شرکت نفت در اهواز میبرد؛ اما او در حین نصب مورد هجوم و ضرب و شتم و تعقیب دژخیمان قرار گرفته و به او شلیک میکنند مأموران رژیم ضدبشری با شلیکهای مستقیم او را از ناحیه پا و سینه هدف قرار داده و با همان حال او را به بیمارستان نیروی انتظامی منتقل میکنند. اما محمد در اثر خونریزی به شهادت میرسد.
🔸سلام بر او روزی کهزاده شد و روزی که به آرمان رهایی مجاهدین دل بست و روزی که در راه این آرمان به عهد دیرین خود وفا کرد.
🌹