View in Telegram
موسیقی عربی در اهواز: از خزعل تا انقلاب ۵۷ تاریخ موسیقی مردم عرب با سرکوب و حذف عجین است. مقاله «تاریخ موسیقی معاصر اهوازی: هنر، هویت فرهنگی و نسل‌کشی فرهنگی» از سعید اسماعیل، پژوهشگر عرب اهوازی، این تاریخ را از عهد شیخ خزعل روایت می‌کند. شیخ خزعل برای تشکیل گروه‌های موسیقی دربار، علاوه بر بهره‌گیری از موسیقی محلی، با درویش‌ها نیز همکاری می‌کرد. او همچنین نوازندگان برجسته‌ای را از خلیج فارس و مناطق اطراف دعوت می‌کرد تا نقشی پیشگام در این حوزه ایفا کنند. موسیقی عربی‌ای که در دوران خزعل رشد یافت، تلفیقی از موسیقی عراق، موسیقی خلیجی و موسیقی محلی بود. خزعل همچنین گروه‌های موسیقی متعددی تشکیل داد و از جوانان مستعد در حوزه موسیقی عربی حمایت می‌کرد. این گروه‌ها در روستاها و شهرهای مختلف برنامه اجرا می‌کردند و بخشی از جشن‌های مردمی بودند. علاوه بر این، برنامه‌هایی نیز در دربار و در رویدادهای سیاسی برگزار می‌شد. در این دوران، موسیقی اهواز به تدریج به یکی از قطب‌های مهم موسیقی منطقه‌ای تبدیل شد و هنرمندانی مانند «عبدالحسین خزعل» و «کاظم خفاف» ظهور کردند که آثارشان در میان مردم بسیار محبوب بود. خزعل همچنین هنرمندانی از سراسر جهان عرب را که سبک‌های مختلف موسیقی داشتند، به دربار خود دعوت می‌کرد و برنامه‌های رسمی و غیررسمی برای آنان ترتیب می‌داد. این برنامه‌ها بستری برای ترکیب موسیقی بومی و موسیقی مناطق دیگر جهان عرب فراهم می‌کرد. افزون بر این، خزعل علاقه ویژه‌ای به موسیقی نظامی داشت. بسیاری از اجراهای نظامی در دربار او نه تنها جنبه نمایشی داشتند، بلکه برای گرامیداشت رویدادهای مهم سیاسی و نظامی نیز به کار می‌رفتند. عبدالمسیح الأنطاکی، شاعر و نویسنده سوری، در این‌باره می‌نویسد که در کاخ خزعل، توپ‌ها همیشه شلیک می‌شدند و صدای موسیقی پیوسته طنین‌انداز بود. او تأکید می‌کند که در دوران شیخ خزعل، موسیقی در محمره به اوج شکوفایی خود رسید. سقوط شیخ خزعل در سال ۱۹۲۵ و ظهور دولت مرکزی نقطه پایانی بر توسعه نهادمند موسیقی مردم عرب بود، گرچه موسیقی همچنان به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ منطقه باقی ماند. موسیقی عربی در این دوران از حوزه رسمی کنار گذاشته شد و به حوزه خصوصی و مراسم‌های غیررسمی منتقل گردید. اما حتی این نیز برای حکومت غیرقابل تحمل بود. در فاصله سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۵۹، محدودیت‌های بیشتری بر موسیقی عربی در اهواز اعمال شد، و حکومت تلاش کرد هرگونه ارتباط با جهان عرب را قطع کند. در سال ۱۹۳۶، دولت وقت قانونی تصویب کرد که ورود صفحات موسیقی عربی به اهواز را ممنوع می‌کرد. این قانون بخشی از سیاستی گسترده‌تر بود که هدف آن تغییر هویت فرهنگی منطقه و حذف عناصر عربی از موسیقی بود. بر اساس این قانون: - ورود صفحات موسیقی عربی به منطقه ممنوع شد. - دستگاه‌های گرامافون، که عمدتاً برای پخش موسیقی عربی استفاده می‌شدند، تحت نظارت شدید قرار گرفتند. - جریمه‌های سنگینی برای واردات یا فروش هرگونه تجهیزات مرتبط با موسیقی عربی اعمال گردید. این سیاست‌ها باعث شد موسیقی عربی، که بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت مردم عرب بود، به‌طور رسمی از صحنه فرهنگی منطقه حذف شود. و در این فضا، در حالی که موسیقی «عربی» به‌عنوان موسیقی «دیگری» معرفی می‌شد، موسیقی فارسی به‌عنوان «موسیقی ایرانی» شناخته شد و تمام دستگاه‌های فرهنگی و حکومتی از آن حمایت کردند. در سال ۱۹۳۷، مقررات جدیدی برای کنترل کامل تولیدات صوتی و موسیقیایی اعمال شد. این اقدامات شامل موارد زیر بود: تمامی صفحات موسیقی باید توسط نمایندگان دولتی تأیید می‌شدند. علاوه بر آن شرکت‌های فروش موسیقی موظف بودند که تمامی فعالیت‌های خود را به مقامات گزارش دهند. و تنها موسیقی فارسی اجازه توزیع در منطقه را داشت. این سیاست‌ها به‌وضوح نشان‌دهنده تلاشی هدفمند برای جایگزینی موسیقی عربی با موسیقی فارسی و ایجاد تغییرات عمیق در ساختار فرهنگی منطقه بود. در حقیقت موسیقی فارسی به‌عنوان ابزاری سیاسی برای تقویت هویت ملی‌گرایانه ایرانی و به حاشیه راندن «دیگری» مورد استفاده قرار می‌گرفت. تبعات این سیاست‌ها البته یکسان نبود. در نتیجه این سیاست‌ها از یک سو، به‌تدریج موسیقی فارسی جای خود را در میان بخشی از مردم عرب باز کرد و در مراسم، جشن‌ها و میهمانی‌ها مورد استفاده قرار گرفت. اما این به معنای حذف موسیقی عربی نبود. و ورود دستگاه ضبط صوت حلقه‌ای (Reel-to-Reel) به منطقه در دهه ۱۹۵۰ فضا را تغییر داد. یادداشت کامل «موسیقی عربی در اهواز: از خزعل تا انقلاب» را می‌توانید در سایت کماکان و در لینک زیر بخوانید: https://www.kamakaan.com/1116?swcfpc=1
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily