کانال رسمی کالیکلا لفور

#روحت_شاد_عموی_همیشه_خندان
Channel
Logo of the Telegram channel کانال رسمی کالیکلا لفور
@kalikolaihaPromote
920
subscribers
10.3K
photos
413
videos
260
links
(مازندران؛سوادکوه شمالی،روستای #کالیکلا_لفور) #تبلیغات_انجام_میشود 📢 برای ارسال 👇👇 📬 #نظرات، #پیشنهادات 📸 #عکس 📰 #اخبار و #مطالب با ما در ارتباط باشید: 🆔 @hamed_bazari70 🆔 @sadeghbazari
‍ پدرم‌...
رفتی ، به همین سادگی.....
من ماندم و حجم بزرگی از ماتم و اندوه نبودنت در دل.....
من ماندم و همه ی آن حسرت هایی که تنها با یک در آغوش کشیدن ، میریخت....
من ماندم‌و یک اندوه بزرگ....
پدر کاش میتوانستم،
جمله ای که دستت را برای آخرین بار فشردم ،
به یاد آورم...
کاش میتوانستم درک کنم
که دیگر در کنارم نیستی...
کاش اینجا بودی
تا بار دیگر
با سینه ای که نفس دارد
در آغوشت کشم
و ببوسمت....
کاش میدانستم
بار دیگر که میبینمت
مرا نمیبینی...‌
کاش نبودم آن لحظه که پیکرت را
بر میداشتند...
چقدر پیر شدم
تا خزیدی به آخرین خانه ات...
یادت هست پدر؟
تو همانی بودی که با یک تکان
بیدار میشدی
چقدر تکانت دادند و صدایت کردند...
وقتی برایت تلقین میخواندند....
و صدایت در نیامد....
ولی من
صدای استخوان هایت را شنیدم....

حیف .....
و من اینجا
میان جمع ، تنهایم
بی تو ....
میان تنهاییم نشسته ام
مات و مبهوت....
هنوز باور ندارم
که ندارمت....
باور ندارم
که تو رفته ای
و من ماندم و غم بزرگ بی پدری....
مانده ام‌از درد بنویسم یا از غم...
تو آرام بخواب
و من بی آغوش گرمت
همیشه بیدارم....
و بدان که تا هستم و نیست
دوستت دارم

#روحت_شاد_عموی_همیشه_خندان

--------------------------------------



Join → @kalikolaiha 🖤
پدرم‌...
رفتی ، به همین سادگی.....
من ماندم و حجم بزرگی از ماتم و اندوه نبودنت در دل.....
من ماندم و همه ی آن حسرت هایی که تنها با یک در آغوش کشیدن ، میریخت....
من ماندم‌و یک اندوه بزرگ....
پدر کاش میتوانستم،
جمله ای که دستت را برای آخرین بار فشردم ،
به یاد آورم...
کاش میتوانستم درک کنم
که دیگر در کنارم نیستی...
کاش اینجا بودی
تا بار دیگر
با سینه ای که نفس دارد
در آغوشت کشم
و ببوسمت....
کاش میدانستم
بار دیگر که میبینمت
مرا نمیبینی...‌
کاش نبودم آن لحظه که پیکرت را
بر میداشتند...
چقدر پیر شدم
تا خزیدی به آخرین خانه ات...
یادت هست پدر؟
تو همانی بودی که با یک تکان
بیدار میشدی
چقدر تکانت دادند و صدایت کردند...
وقتی برایت تلقین میخواندند....
و صدایت در نیامد....
ولی من
صدای استخوان هایت را شنیدم....

حیف .....
و من اینجا
میان جمع ، تنهایم
بی تو ....
میان تنهاییم نشسته ام
مات و مبهوت....
هنوز باور ندارم
که ندارمت....
باور ندارم
که تو رفته ای
و من ماندم و غم بزرگ بی پدری....
مانده ام‌از درد بنویسم یا از غم...
تو آرام بخواب
و من بی آغوش گرمت
همیشه بیدارم....
و بدان که تا هستم و نیست
دوستت دارم

#روحت_شاد_عموی_همیشه_خندان

--------------------------------------

📸 #علی_محمدی_کالی

Join → @kalikolaiha 🖤