#مصاحبه_با_نویسنده
نویسنده:
بانو کهکشان
مصاحبه کننده:
ثنا غنیزاده
«ثنا غنیزاده»: تجربهی شما در مسیر نویسندگی چگونه بوده است و چه درسها یا نکات ارزشمندی از این مسیر آموختهاید؟
«بانو کهکشان»: میاندیشم که واژهگان و قلم برای من شبیه یک یار و همسفر واقعی است. آنچه را که نمیتوان حتی با هیچکس در میان گذاشت، بیشک یک قلم و یک کاغذ میتوانند شبیه یک دوست خوب برایمان عمل کنند. آنچه که غم و اندوه است یا مسبب آن، فقط با به دستگرفتن یک قلم و نوشتن چند سطر رهایی مییابد و گویا کاملاً سبکبار میشویم. نه تنها که غم و اندوه را میکاویم، بلکه در کنار آن مسبب حال خوبمان نیز میشود. حقیقتاً برای کسب تجربه در این زمینه، مهارت والایی نیاز است و حتی با نوشتن یک جملهی تکخطی، سؤالات متعددی در ذهنمان ایجاد میشود بعد حس کنجکاویمان شکوفا شده و برای دریافت پاسخهای سوالبرانگیز خلقشده در ذهنمان به جستوجو میپردازد، نکتهی ارزشمندی است. نویسندگی مسیر دشوار و پر از خموپیچ است؛ اما پایانش با یک حس آرامش سرتاسری و یک حس خوب همراه است و تمام مییابد. آنچه که من در این زمینه آموختم این است که گاهی ما نیاز به یک شنوندهی خوب نداریم، بلکه تنها به دنبال آرامش هستیم تا از هر نوع حس بیحسی رهایی یابیم، و این تنها با نوشتن ممکن است. سپس نگاه میکنیم و میبینیم که چه آسودهایم. مسیر نویسندگی برای من یعنی دریافت خود واقعیام.
«ثنا غنیزاده»: چقدر زمان از شروع سفر شما در دنیای نویسندگی میگذرد؟
«بانو کهکشان»: حدود سه سال میشود که من پا به این دنیای سرشار از آرامش گذاشتهام. هرچند که علاقهی شدید من به نویسندگی از صنف دوم مکتب آغاز شد، زمانیکه استاد ادبیات دری برای ما وظیفهی نوشتن خاطرهنویسی روزنامه را سپرده بود و من با اشتیاق کامل آن را تعریف و مینوشتم. نخستین اثر داستانی خود را آن زمان که چهارده ساله بودم نوشتم و خانوادهام در این عرصه خیلی از من حمایت کردند که باعث شد بیشتر ادامه دهم.
«ثنا غنیزاده»: به نظر شما، برای نویسنده شدن چه کارهایی باید انجام دهیم و از انجام چه کارهایی باید پرهیز کنیم؟
«بانو کهکشان»: از نظر من، فرق عجیبی میان "نویسنده شدن" و "یک نویسنده خوب شدن" وجود دارد و این بستگی به همان سیر و تلاشهای فرد دارد. اگر قرار است که نویسنده شوید، باید بنویسید حتی اگر شده است فقط یک جملهی چند سطری. لازم نیست که همیشه به زبان بسیار رسمی و ادیبانه بیان کنید. اگر قرار باشد یک نویسنده شوید، فقط بنویسید، حتی شده فقط یک جمله یا خاطرهنویسی روزانه. باید سطح نگرشتان را با مطالعهی انواع کتابها، مقالات و مجلات بالا ببرید. در کنار این، تمرین روزانه باعث میشود که نویسندهای باتجربه و در نتیجه آماده برای قدم گذاشتن در مسیر "یک نویسنده خوب" شوید. اگر واقعاً میخواهید نویسنده شوید، باید از ترسها و هراسهایی که سد راه شما میشود بپرهیزید. باید این را به یاد داشته باشیم که هیچ انسانی کامل نیست و در هر حالت نباید دست از تلاش برداریم. هر زمان حتی اگر کلمهی کوچکی در ذهن شما منسجم شد، بنویسید و به خوب یا بد بودن آن فکر نکنید.
«ثنا غنیزاده»: اگر بخواهید به یک نویسنده تازهکار فقط یک توصیه بدهید، آن توصیه دقیقاً چیست؟
«بانو کهکشان»: ترس از نوشتن بزرگترین مانعی است که ممکن است باعث شود هیچوقت شروع نکنید. به زشت یا زیبا بودن نوشتههای خود توجه نکنید؛ فقط بنویسید. هر روز حداقل یک ساعت یا حتی کمتر یا بیشتر از آن را برای نوشتن اختصاص دهید. اگر واقعاً میخواهید نویسنده شوید، باید سطح علمی و مطالعهی خود را افزایش دهید؛ هر هفته یک کتاب بخوانید. همچنین، از گفتن "نمیتوانم بنویسم" بپرهیزید، زیرا نوشتن نیازی به استعداد ذاتی ندارد. نوشتن یک مهارت اکتسابی است که با تلاش و تمرین مداوم رشد میکند.
«ثنا غنیزاده»: آیا اثر یا نوشتهای دارید که بتوانم آن را مطالعه کنم؟
«بانو کهکشان»: بله، من در حال حاضر حدود پانزده اثر دارم، که یکی از آنها در قالب یک داستان کوتاه و واقعی به نام "دخترک روستایی" است و دوازده اثر داستانی که در قالب رمان گنجانیده شده است. از آن میان، فقط نه اثر داستانی من با نامهای: دلبرک مغرور خان، سرگذشت صدف، عصیانگر، پاییز انتظار، هیله، افسون، دنیای حوا، چشم مشکی که همه روایات واقعی هستند و روایت "عشق و وحشت" که برگرفته از تخیل است، به صورت پیدیاف موجود میباشد. در حال حاضر هنوز قصد چاپ آثارم را ندارم، اما ممکن است در آیندهای نزدیک به چاپ برسند. آثار باقیماندهام در قالب چهار داستان واقعی و یک اثر به شکل نامههای مجهول (اسرار) گنجانیده شده است. در کنار اینها، دستنوشتههای کوتاه نیز مینویسم و گهگاهی آنها را به اشتراک میگذارم.
@nawisnda_sg