View in Telegram
#خاطرات_خدمت_افتخاری | درازک! پس از نماز ظهر و عصر درازکی کشیدم که تا موعد پاس بعد، کمری راست کنم. سقف نمازخانۀ کتابخانۀ حرم در نگاهم جلوه کرد. از خانه‌های لوزی‌مانند سقف چوبین عکسی گرفتم و قصه‌اش را روانۀ اینستاگرام کردم. جملۀ روی عکس موزون افتاد‌ و مصراعی پدید آورد: «خواندم نمازکی و کشیدم درازکی!» طبع شعر و حس طنز دوستان به جوشش آمد: - به‌به! چه تک‌مصرع آبکی! - چه یواشکی! - باشد که قبول افتد عبادات آبکی! اما طنز دو دوست به نقدی هم پیچیده بود: - باشد که نبیند خادمکی چون که می‌کند بیدارکی! - به چرت رفتم و امید اجابتی چوب‌پر آمد و پرش رفت در دماغکی! چه توان کرد که فرورفتن پرِ خادم در دماغ زائر به خاطرۀ جمعی تبدیل شده! ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ #کتابخانه • #خواب • #نماز • #عکس • #اینستاگرام • #شعر • #مصراع • #طنز • #چوب‌پر • #نمازخانه #کتابخانۀ_مرکزی_آستان_قدس_رضوی 💠 | بفرمایید زیارت | @kaboutarharam
Telegram Center
Telegram Center
Channel