کارزار زنان،کارزاری علیه خشونت بر زنان

🚩من #بهاره_خورشیدی هستم. ۲۳ ساله و نقاش و مدرس زبان انگلیسی بودم. با این که قرعه کشی کارت سبز(لاتاری) آمریکا را برده بودم، اما نخواستم و نمی توانستم بروم. یکی از نزدیکان من به درستی در شبکه های اجتماعی در مورد گفته بود که بهار « از وقتی مهسا امینی شهید شد، او هم توی این دنیا نبود. همیشه گریان بود و هیچ جور نمی توانستیم او را آرام کنیم. پدرش به او گفته بود حالا که داری می روی آمریکا، خطر نکن. اما بهار پاسخ داده بود که آمریکا دیگر برایم مهم نیست؛ هم سن های من دارند این جا جان خود را برای آزادی از دست می دهند.»

👈من در اعتراضات فعال بودم و پیوسته شرکت می کردم و هم به در و دیوار و شیشه ماشین ها تراکت می زدم.

👈اول مهر ۱۴۰۱، سرکوبگران رژیم، به خاطر چسباندن تراکتی که روی آن نوشته بودم «مهسا امینی» و «زن زندگی آزادی» تعقیبم کردند و من از دست شان فرار کردم و رفتم خانه. اما مزدورهای امنیتی دست بردار نبودند. ۱۲ مامور امنیتی به خانه مان یورش آوردند و می خواستند من را دستگیر کنند، من مقاومت کردم ، در برابر مقاومت من یک دفعه به من حمله ور شدند و من را از پنجره اطاقم به بیرون پرتاب کردند. من را به بیمارستان منتقل کردند،اما فایده ای نداشت و خورشید زندگیم غروب کرد.

👈پیکرم با حضور ماموران امنیتی در امامزاده باقر نزدیک رباط کریم به خاک سپرده شد و به خانواده ام اجازه هیچ مراسمی را ندادند و آنقدر آنان را تحت فشار قرار دادند که ناچار شدند از رباط کریم بروند. می گفتند بهار لیدر بوده و برای خواهرم هم پرونده سازی کرده بودند. طبق معمول با تهدید خانواده به آنها گفتند که اعلام کنند که من خودکشی کرده ام. اما همه فامیل و دوست و آشنا و همسایه می دانستند که من کسی نبودم که خودکشی کنم.

📌📌من عاشق زندگی بودم و نقاشی هایم بازتاب این زندگی بودند. عاشق زندگی بودم که در مبارزات پس از کشته شدن ژینا (مهسا) امینی شرکت فعال داشتم. عاشق زندگی بودم که می خواستم سهمی در تغییر این اوضاع نکبت باری که جمهوری اسلامی بر سر اکثریت مردم آورده است، داشته باشم. عاشق زندگی بودم که می خواستم در راهی قدم بگذارم که خودم و میلیون ها زن دیگر از قید و بند حجاب و قوانین ریز و درشت ضد زن آزاد شویم. عاشق زندگی بودم که می خواستم با پیشبرد مبارزه شرایط را آن چنان تغییری بدهیم و آینده ای را بسازیم که هیچ کودک کاری را در کوچه و خیابان و کوره پز خانه ها برای تامین لقمه نانی نبینیم و به جای آن، آن ها را در مدرس شاد و خندان ببینیم.
من عاشق زندگی بودم...
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زن_زندگی_آزادی
#زن_انقلاب_رهایی
#سرنگونی_انقلابی
@kaarzaar