ایرانِ من! بریدهی نایت کو؟
ای در خودت شکسته صدایت کو ؟
بلبل! چه شد ترانهی شادانت؟
ای بوستان! شکوفه سرایت کو؟
ای شعرِ خواجه سردرِ ایوانت
ای نسخهی خجسته شفایت کو؟
لختی نسیمِ نافه گشا رد شد
ای زلف! قصههای رهایت کو؟
ای جویبارِ خسته و خشکیده
حالا که ساکنی گِل و لایت کو؟
بارانِ غصه است و پناهی نیست
هان ای وطن! بگو که ردایت کو؟
گم کرده ساحلیم و پریشانیم
ای ناخدای پیر! خدایت کو؟
ای خاک! گوشِ من به دهانِ توست
دردت به جانِ من, گلههایت کو؟
#جویا_معروفیپینوشت:
مملکت کشتی، حوادث بحر و استبداد خس
ناخدا عدل است و بس
کار پاس کشتی و کشتینشین
با ناخداست
کار ایران با خداست#ملک_الشعرای_بهار#کار_ایران_با_خداست@jooyamaroofi1