زادروز
#داریوش_اقبالی است.
داریوش نوستالژی نوجوانیهای من است. چند نسل با صدای او و شعر و ترانههایی که او خوانده است زندگی کردهاند. در حالی که همگنانش ترانههای شاد میخواندند، او حال و هوای غمگین را برگزید. در تلخکامیها و سیطرهٔ ستم به دنبال امیدواریِ بیبهانه نبود.
#اخوان_ثالث در مقدمهٔ کتاب "آخر شاهنامه" نوشته است: «نومید بودن و نومید کردن نجیبتر و درستتر است از امیدِ دروغین دادن و داشتن. حداقل فایدهٔ این نجابت و درستی این است که آدم دروغها و پدرسوختگیها را نخواسته و نیاراسته.» و
داریوش هم دروغها و پدرسوختگیها را نخواست و نیاراست.
او نسبت به حوادثِ اجتماعیِ کشور متعهد بود. بسیاری از آثارِ او آیینهای از فراز و به ویژه فرودهای اجتماعیِ روزگارِ پرحادثهٔ ما و ایرانِ ماست و این تعهد ستودنی است.
داریوش در انتخاب شعر و ترانه هم نسبت به همصنفانش هوشمندتر بود. از
#حافظ و
#مولانا در جمعِ بزرگان شعر قدیمِ ما گرفته تا
#اسماعیل_خویی و
#شاملو و
#سیمین_بهبهانی و
#نادر_نادرپور در شعر معاصر و
#ایرج_جنتی_عطایی و
#اردلان_سرفراز و
#شهیار_قنبری در ترانهسرایان. و این هم از محاسنِ اوست. اگرچه گاهی اشعار را به غلط خوانده و گاهی هم با انتخاب ترانهای ضعیف از کارش بهرهای نبرده است. لیکن از آن بیهنران نباید بود که نظر به عیب میکنند.
#سعید_نفیسی در یادداشتی که پس از مرگ
#احمد_کسروی نوشته، گفته است: «آثارِ جاودانی از او مانده. لغزشهای او را به کارهای سودمندش میبخشیم. او را بزرگ میدانیم ... خطاکار آن کسی است که همیشه خطا کرده است. در همه جای جهان خطای یک روزه را به صوابِ چند روزه میبخشند ...این رسم را برنیندازید وگرنه به زیانِ آدمیزادگان است.»
و حالا
داریوش وارد هفتاد سالگی میشود. صدای او و ترانههایی که او خوانده است در ذهن و زبانِ من مانده است. من که به واسطهٔ شعرِ همیشه سربلندِ پارسی به موسیقیِ سنتیِ ایرانی دل بستهام، نمیتوانم از صدایی که یادآور سالهای نوجوانیام است، دل بکنم. صدایی که در کورانِ ابتذال، ابتذال را برنگزید و مبتذل نشد. صدای او را دوست دارم.
#جویا_معروفی@jooyamaroofi1