گیرم که در سماعِ سپیدِ کبوتران
مشتی کلاغ نعرهٔ بیهوده سر دهند
فردا حکایتیست
گیرم که در زلالِ دلِ رودخانهها
سنگی رها کنند
یا بر ستاکِ سرو و صنوبر تبر زنند
فردا حکایتیست
فردا حکایتیست به نامِ کبوتران
فردا حکایتیست شکوفنده و زلال
فردا حکایتیست به جز درد و اشک و آه
خالیست از سیاهیِ بالِ کلاغها
آن جمعِ بد صدا
آن جمعِ رو سیاه
#جویا_معروفی
.
.
#علیه_نژادپرستی
#علیه_جنایت
#علیه_فاشیسم
@jooyamaroofi1