🔹 در بسطام یک #غیرمسلمان بود که مسلمان نمی شد. مردم هر چه اصرار کردند مسلمان شود تا شهر شان نامسلمان نداشته باشد، قبول نمی کرد.
🔹او را پیش بایزید آوردند، در پاسخ به بایزید گفت: من دوست دارم چون بایزید مسلمان شوم و گناه نکنم، لیک خود می دانم نمی توانم از گناه دست بردارم.
🔹ای بایزید،من بسیار آرزو داشتم که می توانستم چون تو مسلمانواقعی شوم، ولی می دانم نمی توانم. و نمی خواهم مانند بقیه مردم شهر مسلمان شوم و دروغ بگویم و آبروی تو را ببرم. حیف نیست به تو هم مسلمان گویند به من هم؟!!
🔹 در بسطام یک #غیرمسلمان بود که مسلمان نمی شد. مردم هر چه اصرار کردند مسلمان شود تا شهر شان نامسلمان نداشته باشد، قبول نمی کرد.
🔹او را پیش بایزید آوردند، در پاسخ به بایزید گفت: من دوست دارم چون بایزید مسلمان شوم و گناه نکنم، لیک خود می دانم نمی توانم از گناه دست بردارم.
🔹ای بایزید،من بسیار آرزو داشتم که می توانستم چون تو مسلمانواقعی شوم، ولی می دانم نمی توانم. و نمی خواهم مانند بقیه مردم شهر مسلمان شوم و دروغ بگویم و آبروی تو را ببرم. حیف نیست به تو هم مسلمان گویند به من هم؟!!
🔹بایزید را اشک در چشم جمع شد و گفت: برو مسلمانواقعی تو هستی که احترام دین مرا نگه می داری. @jomalate10rishteri #انرژی_مثبت👆