رنگت روخدااااایی‌ کن

#عشق‌جوان‌به‌دخترپادشاه
Channel
Logo of the Telegram channel رنگت روخدااااایی‌ کن
@jomalate10rishteriPromote
11.22K
subscribers
34K
photos
10.3K
videos
2.98K
links
کانالی برا رسیدن به اندیشه برتر @seyyedz ادمین
#داستانک_آموزنده

💎
#عشق‌جوان‌به‌دخترپادشاه

جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این
عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت...
مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت،
به او گفت:

پادشاه اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش
به سراغ تو خواهد آمد!!
جوان به امید رسیدن به معشوق ، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت!

روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد ، احوال وی را جویا شد و دانست که
جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست...
در همان جا از وی خواست که
به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند . جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد ...

همین که پادشاه از آن مکان دور شد ،
جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت . ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند . بعد از مدتها جستجو او را یافت . گفت: (( تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی ، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست ، از آن فرار کردی؟ ))

جوان گفت: اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود ، پادشاهی را به در خانه ام آورد ، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه ی خویش نبینم؟
♡••♡••♡••♡••♡
@jomalate10rishteri
#رنگت‌روخداااایےکن☝️
#داستانک_آموزنده

💎
#عشق‌جوان‌به‌دخترپادشاه

جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این
عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت...
مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت،
به او گفت:

پادشاه اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش
به سراغ تو خواهد آمد!!
جوان به امید رسیدن به معشوق ، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت!

روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد ، احوال وی را جویا شد و دانست که
جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست...
در همان جا از وی خواست که
به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند . جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد ...

همین که پادشاه از آن مکان دور شد ،
جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت . ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند . بعد از مدتها جستجو او را یافت . گفت: (( تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی ، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست ، از آن فرار کردی؟ ))

جوان گفت: اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود ، پادشاهی را به در خانه ام آورد ، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه ی خویش نبینم؟
♡••♡••♡••♡••♡
@jomalate10rishteri
#رنگت‌روخداااایےکن☝️
#داستانک_آموزنده

💎
#عشق‌جوان‌به‌دخترپادشاه

جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این
عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت...
مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت،
به او گفت:

پادشاه اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش
به سراغ تو خواهد آمد!!
جوان به امید رسیدن به معشوق ، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت!

روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد ، احوال وی را جویا شد و دانست که
جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست...
در همان جا از وی خواست که
به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند . جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد ...

همین که پادشاه از آن مکان دور شد ،
جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت . ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند . بعد از مدتها جستجو او را یافت . گفت: (( تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی ، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست ، از آن فرار کردی؟ ))

جوان گفت: اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود ، پادشاهی را به در خانه ام آورد ، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه ی خویش نبینم؟
♡••♡••♡••♡••♡
@jomalate10rishteri
#رنگت‌روخداااایےکن☝️
#داستانک_آموزنده

💎
#عشق‌جوان‌به‌دخترپادشاه

جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این
عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت...
مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت،
به او گفت:

پادشاه اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش
به سراغ تو خواهد آمد!!
جوان به امید رسیدن به معشوق ، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت!

روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد ، احوال وی را جویا شد و دانست که
جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست...
در همان جا از وی خواست که
به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند . جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد ...

همین که پادشاه از آن مکان دور شد ،
جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت . ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند . بعد از مدتها جستجو او را یافت . گفت: (( تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی ، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست ، از آن فرار کردی؟ ))

جوان گفت: اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود ، پادشاهی را به در خانه ام آورد ، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه ی خویش نبینم؟


@jomalate10rishteri
#رنگت‌روخدایی‌کن 👆