رنگت روخدااااایی‌ کن

#داستانکهای_پندآموز
Channel
Logo of the Telegram channel رنگت روخدااااایی‌ کن
@jomalate10rishteriPromote
11.22K
subscribers
34K
photos
10.2K
videos
2.98K
links
کانالی برا رسیدن به اندیشه برتر @seyyedz ادمین
#داستانکهای_پندآموز

👨‍🎨چوپانی و تاجری دوست بودند و هردو هدف مشترک دور دنیا دیدن را داشتند.

تاجر یک عمر برای هدفش پول جمع کرد

و نهایتا بعد از 30 سال که خواست دور دنیا را ببیند از دنیا رفت و موفق نشد.

چوپان هر روز با گوسفندانش به نقطه ای از دنیا رفت و بعد از 30 سال در نهایت سلامت به شهر اصلیش با کلی ثروت بازگشت.

برای امروز زندگی کنیم نه برای فردا...

♡••♡••♡••♡••♡
@jomalate10rishteri
#رنگت‌روخداااایےکن☝️
#داستانکهای_پندآموز

👨‍🎨چوپانی و تاجری دوست بودند و هردو هدف مشترک دور دنیا دیدن را داشتند.

تاجر یک عمر برای هدفش پول جمع کرد

و نهایتا بعد از 30 سال که خواست دور دنیا را ببیند از دنیا رفت و موفق نشد.

چوپان هر روز با گوسفندانش به نقطه ای از دنیا رفت و بعد از 30 سال در نهایت سلامت به شهر اصلیش با کلی ثروت بازگشت.

برای امروز زندگی کنیم نه برای فردا...

@shamimerezvan
@azkarerouzaneh
@jomalate10rishteri
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#داستانکهای_پندآموز
#حکمت_خداوند

🌿🌾گویند:
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!
درراه با پروردگار سخن می گفت:
( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای )
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!
ندا آمد که:
🌾تو مبین اندر درختی یا به چاه
🌾تو مرا بین که منم مفتاح راه
@shamimerezvan
@azkarerouzaneh
@jomalate10rishteri