📌 ایران، سوریه و قانون حجاب
✍🏻 محسن صالحیخواه / روزنامهنگار
۲۰ آذر ۱۴۰۳
🔹تقارن وقایع در خاورمیانه عجیب است. شاید کمتر منطقهای در جهان باشد که چنین تاریخی جادویی داشته باشد. در حالی که منطقه در آتش جنگ میسوزد و به تازگی یک حکومتِ متحد ایران ظرف ۱۱ روز سقوط کرد، تندروها در ایران دنبال اجرای قانونی هستند که حتی اصولگرایان نیز درباره اجرای آن هشدار میدهند. قانونی که شاگردان آیتالله مصباح یزدی در مجلس نوشتند و قرار است با اندیشه پایداری، در کشوری به وسعت ایران اجرایی شود.
🔹ایران با سوریه تفاوتهای زیادی دارد. شرایط مطبوعات و ساختار سیاسی در ایران به مراتب بهتر از سوریه اسد بوده و هست و میتوان این مسئله را با استدلال اثبات کرد. سوریه از زمانی که درگیر بهار عربی و تبعات آن شد، فقط با حمایت مستقیم و غیرمستقیم خارجی توانست سر پا بایستد و زمانی که دیگر این حمایت وجود نداشت، رئیسجمهورش فرار کرد و نظام حاکم بر آن طی ۱۱ روز پیشروی مخالفان مسلح فرو پاشید. سوریه در تمام این سالها یک دولت ورشکسته Failed State بود و ایران اینطور نیست. یک دولت و حاکمیت مستقر و مسلط بر امور دارد که صرفاً با چالشهای بزرگی روبروست. بنابراین، اگر قیاسی میان شرایط ایران و کشورهای دیگر صورت میگیرد به آن معنی نیست که قطعاً آن اتفاقات در ایران هم میافتد. چرا که فاصله میان شرایط دو کشور زیاد است.
🔹اما قرار نیست یک ساختار حاکمیتی فقط دچار سقوط شود که آن را دچار بحران بدانیم. بحرانها مانند موریانه ساختار را از درون پوک میکنند که در نهایت میشکند و این مساله با گذر زمان رخ میدهد. محمدباقر قالیباف در سخنرانی خود که به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه تهران انجام داد، از توصیه شهید سلیمانی به بشار اسد در دوران بحران پیشین یاد کرد: «شهید سلیمانی بارها به آقای بشار اسد میگفت شما باید به مردم توجه کنید؛ چون به هرحال به جز تروریستهای داعش، تعدادی از گروههای معترض مسلح هم بودند که حتی در نشست آستانه درباره آنها بحث میشد. ما با آنها کار نداریم و کار ما با تروریستهای داعش بود و هست.» آیا نباید همین نگاه و توجه به مردم در کشور خودمان نیز مورد توجه قرار بگیرد؟ قالیباف که این مساله را مطرح میکند، قرار است ۲۳ آذر قانونی را ابلاغ کند که به موجب آن میلیونها نفر از مردم کشور قانونشکن حساب خواهند شد و شاید تا کنون تنها تندترین عناصر سیاسی که پشت این لایحه بودند، درباره عواقب آن هشدار نداده باشند. چرا که البته هیچ فردی نسبت به عواقب اشتباهی که خود در حال انجام آن است، صحبت نمیکند.
🔹در شرایطی که کشور با مشکلات و نارضایتیهای انباشته به خصوص در حوزه اقتصاد و معیشت روبروست، چنین قانونی نمیتواند مصداق توجه به مردم باشد. چرا که قانون برای مردم نوشته نشده و صرفاً برای رضایت تندروها نوشته شده است و به راحتی میتواند باعث بروز تنشهای اجتماعی شود. یک مرحه جلوتر، توجیهاتی است که برای نوشتن چنین قانونی مطرح میشود. دستاویز افرادی مانند برادر سخنگوی دولت پیشین و عضو پژوهشکده شورای نگهبان در حوزه جریمه و مجازات این است که در کشورهای دیگر نیز حد و حدود مشابه وجود دارد. آنچه امثال بهادری جهرمی به آن دست میاندازند، Dress Code است که در همه جا وجود دارد. اما آنچه امثال بهادری جهرمی نمیگویند، این است که دِرِس کُد ارتباط زیادی با عرف آن جامعه دارد. اگر دانشگاه و شرکت و محیط عمومی قانون برای لباس پوشیدن دارد که از برهنگی جلوگیری میکند، عرف آن ضابطه را میپذیرد و همچنین کسی را بابت داشتن روسری یا نداشتن آن جریمه نمیکنند. این توجیهات، بازی با مفاهیم است و ارتباطی با حقیقت ندارد.
🔹در حالی که مشارکت در انتخاباتهای کشور به نازلترین حد ممکن رسیده و چشمانداز وسیع و نزدیکی برای بهبود آن وجود ندارد، اجرای چنین قانونی چه کمکی به انسجام میان مردم میکند؟ قانونی که یک تبعه خارجی میتواند به زن ایرانی تذکر بدهد که روسری خود را سر کند. قانونی که از خانهسازی تا سوار شدن در تاکسی را شامل میشود. آن ماده اتباع خارجی، به طرز غریبی یادآور قانون مشهور کاپیتولاسیون است که برخی هروقت میخواهند دوران پیش از انقلاب را به طور مطلق بد جلوه دهند، به آن استناد میکنند. ایران به تنش بیشتر احتیاج ندارد و آنچه قرار است از ۲۳ آذر نام قانون را بر خود بگیرد، خیلی زود فلسفه پدیدهای به نام قانون را با سوال مواجه خواهد کرد.
📌 روایت | محسن صالحیخواه
@revayatiran